خوبه حالا گفته بودم وبلاگ نویسی دلم رو زده هااا! :)))) به خدا من آدم مودی ای نیستم ولی الان که حال دارم می نویسم! اولاش با خودم می گفتم چقد وبلاگ نویسی سخته! حالا می بینم داره تبدیل میشه به دفترچه خاطراتم! دوسش دارم زیااااد! دیگه اونقد تو این چند ماه فارسی رو با کیبورد بدون برچسب تایپ کردم عادت کردم و حفظ شدم جا ها رو! اولاش داستانی داشتم!!:)))) الان دیگه H رو الف میبینم اکثراً، J رو هم ت الی آخر.... =)))
گفته بودم راجع به تایپ میگم! خب دارم میگم دیگه! ببینین این پست یه سری تجربه شخصیه که پروسه باز شدن ذهن من از یه آدم احمق از خود راضی به یه آدم باشعور و آزاد اندیش از خود راضی رو نشون میده :)))) ببینین من چه صادقم!
ولی گذشته از این شوخیای مسخره، میخوام بگم که من اوایل آشنایی با احساسم و تا حدود یه سال پیش خیلی سکس رو چیز حادی می دونستم! البته واسه استریت ها کمتر، ولی واسه خود ما! خب به دلایلی که بر هیشکی پوشیده نیست، سکس ما ها کمی با اون تعریفی که استریت های آدم (نه اون حیووناشون که فقط زیر شکم دارن) دارن فرق میکنه! من هم قبول دارم که واسه ما، از نظر فیزیولوژیک سکس تعریف کاملی نداره، چون به هر حال توی سکس هارد یکی از طرفین بلکه هر دو، اون چیزی رو که یه استریت از یه سکس سالم درم میکنه، درک نمی کنیم! ولی خب به هر حال این رابطه هم میون ماها به دلیلای گوناگونی مثه لذت یا راضی نگه داشتن پارتنر و غیره هست!
اینا رو گفتم که این رو بگم! پسر گل که تازگی به گرایشت پی بردی. دختر عزیز که هم کلاسی دبیرستانت دلت رو برده! قضاوت نکن! راجع به سکس و تایپ و اینای دیگران قضاوت نکن چون به تو مربوط نیست! شما هر جور راحتی رابطه ات ررو تنظیم کن و البته یادت باشه که تجربه باید بکنی تا بتونی قاطعانه نظر بدی!
حالا داستان تایپ چیه؟ اینه که من اون موقع که سکس رو منکر بودم و می گفتم اون هم حسایی که سکس دارن یا سادیسم دارن یا مازوخیسم، به این مسئله اصن فک نکرده بودم که اصن سکس به کنار! تایپ رو همه ابعاد زندگی آدم ها تاثیر میذاره! با یه مثال بگم: مثلا شما میدونی که B هستی! سکس هم نداشتی ولی احتمال قوی میدی! خب از کجا فهمیدی؟
عاشق یکی میشی! میفهمی که اون هم ۹۹٪ یا T یا Vهستش! خب اینا کافی نیست که بفهمی که حتی اگه نخوای سکس هم بکنی، اتوماتیک جذب اون کسایی میشی که با تو یه فرقایی دارن؟ ببینین نمی خوام از کلمه پوزیشن استفاده کنم چون همینجوریش هم بحث سکس محور هست، ولی ما اکثراً از پوزیشن مخالفمون خوشمون میاد و همین هم میشه که میگیم طرف تایپمه!
این جوری بگم! یه B شاید بیشتر به ظاهرش اهمیت بده، بیشتر به فکر زیبایی و انجام کارای عاشقانه واسه طرفش باشه! شاید خجالتی تر باشه! از نظر احساسی وابسته تر باشه!
یه Tاحتمالً برعکسه! عاطفه اش رو کم تر نشون میده! تو اجتماع پرروتره! کمتر به ظاهر اهمیت میده! عشق رو یه جور دیگه و غیر علنی بیان می کنه!
مسئله این نیست که کدوم تایپ خوبه کدوم بد! چون چیزی به نام بد و خوب وجود نداره تو این داستان! ولی اینارو واسه این گفتم که هیچ وقت یه طرفه نرین پیش قاضی و حتی اگه به نظرتون اگه سکس اخه!، تا یکی از تایپ صحبت کرد سریع لب ور نچینین و با دقت گوش کنین ببینین در مورد اون تایپ چه کامنت هایی میده! بخدا مهمه واسه خودتون هم یه درسی میشه!
دیگه صحبتی ندارم جز این که امروز پس از ۳ ماه لاشخوری و ولگردی(اصن به من میاد؟) رفتم دانشگاه و الان بسیار خسته می باشم!فردا هم امتحان رانندگی (شهر) دارم! واسم دعا کنین دفعه دومی قبول شم!
بووووووووس
گفته بودم راجع به تایپ میگم! خب دارم میگم دیگه! ببینین این پست یه سری تجربه شخصیه که پروسه باز شدن ذهن من از یه آدم احمق از خود راضی به یه آدم باشعور و آزاد اندیش از خود راضی رو نشون میده :)))) ببینین من چه صادقم!
ولی گذشته از این شوخیای مسخره، میخوام بگم که من اوایل آشنایی با احساسم و تا حدود یه سال پیش خیلی سکس رو چیز حادی می دونستم! البته واسه استریت ها کمتر، ولی واسه خود ما! خب به دلایلی که بر هیشکی پوشیده نیست، سکس ما ها کمی با اون تعریفی که استریت های آدم (نه اون حیووناشون که فقط زیر شکم دارن) دارن فرق میکنه! من هم قبول دارم که واسه ما، از نظر فیزیولوژیک سکس تعریف کاملی نداره، چون به هر حال توی سکس هارد یکی از طرفین بلکه هر دو، اون چیزی رو که یه استریت از یه سکس سالم درم میکنه، درک نمی کنیم! ولی خب به هر حال این رابطه هم میون ماها به دلیلای گوناگونی مثه لذت یا راضی نگه داشتن پارتنر و غیره هست!
اینا رو گفتم که این رو بگم! پسر گل که تازگی به گرایشت پی بردی. دختر عزیز که هم کلاسی دبیرستانت دلت رو برده! قضاوت نکن! راجع به سکس و تایپ و اینای دیگران قضاوت نکن چون به تو مربوط نیست! شما هر جور راحتی رابطه ات ررو تنظیم کن و البته یادت باشه که تجربه باید بکنی تا بتونی قاطعانه نظر بدی!
حالا داستان تایپ چیه؟ اینه که من اون موقع که سکس رو منکر بودم و می گفتم اون هم حسایی که سکس دارن یا سادیسم دارن یا مازوخیسم، به این مسئله اصن فک نکرده بودم که اصن سکس به کنار! تایپ رو همه ابعاد زندگی آدم ها تاثیر میذاره! با یه مثال بگم: مثلا شما میدونی که B هستی! سکس هم نداشتی ولی احتمال قوی میدی! خب از کجا فهمیدی؟
عاشق یکی میشی! میفهمی که اون هم ۹۹٪ یا T یا Vهستش! خب اینا کافی نیست که بفهمی که حتی اگه نخوای سکس هم بکنی، اتوماتیک جذب اون کسایی میشی که با تو یه فرقایی دارن؟ ببینین نمی خوام از کلمه پوزیشن استفاده کنم چون همینجوریش هم بحث سکس محور هست، ولی ما اکثراً از پوزیشن مخالفمون خوشمون میاد و همین هم میشه که میگیم طرف تایپمه!
این جوری بگم! یه B شاید بیشتر به ظاهرش اهمیت بده، بیشتر به فکر زیبایی و انجام کارای عاشقانه واسه طرفش باشه! شاید خجالتی تر باشه! از نظر احساسی وابسته تر باشه!
یه Tاحتمالً برعکسه! عاطفه اش رو کم تر نشون میده! تو اجتماع پرروتره! کمتر به ظاهر اهمیت میده! عشق رو یه جور دیگه و غیر علنی بیان می کنه!
مسئله این نیست که کدوم تایپ خوبه کدوم بد! چون چیزی به نام بد و خوب وجود نداره تو این داستان! ولی اینارو واسه این گفتم که هیچ وقت یه طرفه نرین پیش قاضی و حتی اگه به نظرتون اگه سکس اخه!، تا یکی از تایپ صحبت کرد سریع لب ور نچینین و با دقت گوش کنین ببینین در مورد اون تایپ چه کامنت هایی میده! بخدا مهمه واسه خودتون هم یه درسی میشه!
دیگه صحبتی ندارم جز این که امروز پس از ۳ ماه لاشخوری و ولگردی(اصن به من میاد؟) رفتم دانشگاه و الان بسیار خسته می باشم!فردا هم امتحان رانندگی (شهر) دارم! واسم دعا کنین دفعه دومی قبول شم!
بووووووووس
۱۳ نظر:
سلام
مطلب جالبی بود...
امیدوارم موفق بشی تو امتحان شهر. من هم چهارشنبه امتحان شهر دارم...
موباشی
..همونطور هم که قبلا گفتم و دلایل زیادی براش هست یه گی واقعی با یه رابطه موفق هر دو V هستن!..
در مورد رانندگی هم نگو..آزمون رو قبول شدم اما هر بار رفتم تو شهری قبول نشدم..البته 4سال پیش بعد ولش کردم!فک کنم استرس داشتم..بهرحال طبق آمار درصد زیادی از گی ها گواهینامه ندارن!اینم یه چیزی شبیه نفرت از ورزش به خصوص فوتبال در بین ماست! :دی
یوسف
اولن بگم که من نسبت به رانندگی فوبیا دارم :((
بعدشم تو چقد مثبتی! اولین روز مهر رفتی دانشگاه؟؟ زشته بابا :))
یه چی بگم بخند
من همیشه از یه تیپ پسرهایی خوشم میومد (نمیگم چه تیپی!) ولی وقتی محمد رو دیدم همه معیارهام یادم رفت و دقیقن محمد نقطه برعکس سلیقه منه! و واقعن نمی دونم چی شد که من با یک نگاه عاشقش شدم!
یه وقتایی به سلامت روانیم شک می کنم
اینو گفتم تا بگم که این مطالبی که تو گفتی درسته، ولی یه وقتایی همه معادلات به هم میریزه و تایپ و پوزیشن و گرایش و این چیزا همش میره کنار
من همه تعاریف رو کنار می گذارم و می گم:
هر نفری برای ما یک جذبه جنسی ایجاد کنه ما دوست داریم با او ارتباط برقرار کنیم
جاذبه جنسی هم یعنی یک جمله کوتاه ساده: ازش خوشم اومده
حالا غالبا ی مدل مو، رنگ پوست، اندام و... خاص دوست داریم ولی گاهی یک سری افراد ویژه هم هستن
مثلا من چشم و ابروی مشکی با بادی نه چاق و لاغر دوست دارم اما اگر یک فیتنس بلوند که خیلی خوشگل باشه بیاد طرفم، باز تایپمه. از طرف دیگه یک استریت لوک اسلیم هم می تونه تایپ باشه پس ما تایپ رو باید بزاریم بر اساس این جمه: «ازش خوشم اومد» که همون جذبه ی جنسی هست.
حالا درباره سکس:
آدم یادش باشه اول باید عزت نفس خودش رو حفظ کنه که همیشه قابل احترام باشه تا در آینده هرگز از رفتار های خودش پشیمون نشه.
یک نکته دیگه هم بدونه
ممکنه جاذبه جنسی کسی اونو مسخ کنه و بعد اون کلمه عشق رو به کار ببره و بگه عاشقش شدم یا بگه من اگه باهاش بخوابم خوب لذت می برم چون ازش خوشم میاد
اما یادش باشه نگاه طرفش بهش چیه؟!
مثلا طرف بهش به عنوان یک سوراخ یا یک سکس برای یک بار یا حتی یک گوش لذیذ نگاه نکنه. خوب شاید یکی بپرسه نگاه کنه، من که حالمو کردم. ولی من ِ شایان می گم با کسی که لیاقت منو نداره نمی خوابم. این عقیده من ِ و هر کس دیگه ای می تونه یک عقیده دیگه داشته باشه و من فقط عقیده خودم رو بیان کردم. مهم اینه که کسی زود قضاوت نکنه و البته عقیده خودش رو به کسی تحمیل نکنه. این از جنایت هم بد تره.
تو و چند تا از بچه ها رو دنبال می کنم، مستقیم. نه با دقت اما یه نگاهی میندازم که حالتون خوب باشه.
بوس
دانیال قبول نشدمممم :(((((( من خوبه رانندگیم ولی ماشیناشون اسقاطه!!! :((((((((
یوسف من اصن نفرت ندارم از رانندگی! ولی خب این رو هم فهمیدم که مثه پسرای استریت استعداد ذاتی ندارم! ببین راجع به V نظری ندارم چون درکش واسم سخته! ولی خب شاید هم نشه با این قطعیت گفت چه رابطه ای بهترینه!
مهرداد فوبیا چیز بدیه! :)))) بابا دانشگاه ما از ۲۶ ام شروع شده بود! تازه ما بچه خفناییم که یه هفته دیر رفتیم! :))
ببین من نمی دونم ولی آخه یهو نمیشه که با یکی که پوزیشنش مثه خودته حال کنی! بعدش هم آقای شما که استریت هستن! الان دعوام نکنیااا!
شایان چه خوب که هستی و سر میزنی! :) کاملاً باهات موافقم تو هر دو مورد! ولی خب شاید من و تو یه کم تنوع طلبیم که این قدر رینج سلیقه امون بالاست! :))))
راجع به سکس هم موافقم که اصن نمیشه با یکی که بهت فقط به چشم یه ابزار نگاه میکنه، سکس کرد! وحشتناکه!
در مورد جذبه و اینا هم موافقم ولی می دونم و مطمئنم که خیلیا هم هستن که به خاطر جاذبه جنسی طرف جذبش نمی شن! ولی خب خوشبختانه من اونجوری نیستم =))
مرسی که اومدی و نظر دادی
من دفعه دوم امتحان رانندگی رو قبول شدم
ولی اصلا حوصله رانندگی ندارم. همیشه ترجیح میدم دوستای دیگم یا ادی بیچاره زحمت رانندگی رو بکشه!!!!
دقیقا مثل فوتبال هست که اصلا علاقه ندارم
اشکان یعنی فوتبال هم ترجیح میدی ادی بازی کنه؟ :))))
اصلا ایراد نداره.من خودم دفعه سوم قبول شدم.تا سه نشه و از این حرفا.
آره الی خودم هم به دلم افتاده بار سوم قبول میشم! :)
به نظر من علاقه به رانندگی ربطی به همجنسگرا بودن نداره...
گرچه خود من از بچگی از رانندگی متنفر بودم اما به خاطر خاطرات بد از راننده و رانندگیه!!!
از نظرت توی وبلاگ فقیرانه ی ما هم ممنون...
*****قالبت حرف نداره*****
just-research عزیز تو که قدیمی کاری! فقیرانه چیه؟ :)) من هم موافقم که ربط صد در صدی نداره! ولی خب به هر حال بعضی از ما خصیصه دخترونه هم داریم و همین هم باعث میشه که یه کم تو استعداد ما و پسرای استریت فرق بوجود میاره! ولی راس میگی ربطی به علاقه نداره :)))
مرسی از کمپلیمانت از وبلاگم پسر!
ارسال یک نظر