۱۳۹۰ شهریور ۲۰, یکشنبه

نظر سنجی!!!؟؟؟

آقایون... خانوم ها... پافیا دافیااا!!! یه سوالی ازتون دارم!
ببینین من این وبلاگ رو زدم که هر چی می خواد دل تنگم بگم خب؟! حالا می خوام نظرتون رو راجع به فانتزی عشقیم بدونم! من کلا به منطقی بودن شهره ام ولی تو عشق یکی از بی شعور ترین و احساسی ترین آدمام! یعنی از اینایی که خوراک سو استفاده ان هاااا!!! خلاصه لب مطلب اینه که می خواستم بدون با این اوصاف، به نظرتون چقدر احمقانه و عجیبه که عاشق یه آدم مشهور و سلبریتی بشم من؟؟؟ چون الان یه ساله این حس رو به اون آدم دارم ولی خب حسم کمتر شده! نمی دونم چرا نامش رو گذاشتم عشق!!! من نه دیدمش از نزدیک نه هیچ وقت قراره ببینمش! ولی تو این یه سال و خرده ای نزدیک ۱۰۰ تا شعر به یاد اون گفتم! تو خیابون چش می ندازم پسرای شبیه اونو پیدا کنم! یعنی ایده آل به نظر من فقط اونه!!! وااای عاااالیه! گفتم خُل و چلم! حالا جون مادراتون راستشو بگین چقد من مشکل روانی دارم که یه ساله تمام فکرم و رویا پردازیم شده اون؟ البته این هم بگم که شونصد تا مورد پیش اومده که قلبم با دیدن پسرای دیگه لرزیده، و چه بسا اگه با یکیشون تا الان دوس می شدم یا این که یه تجربه بی اف داشتم، چه بسا این جوری نمی شدم!
خیله خب بسه دیگه خیلی خندیدیم! بدویییین پاسخ بدین!

۲۸ نظر:

ناشناس گفت...

جواب خودت رو خودت دادی
این پست منو خوندی؟
http://homosexualman.blogspot.com/2009/12/1.html

Reza Cupid Boy گفت...

شایان عااالی بود تقسیم بندیت! عشق لحظه ایت به وییییژه! حالا جواب خودمو چه جوری دادم؟ همون داستان خل و چل اینا؟ یا این که بی تجربگی و این حرفا؟ ??-: DDD:

مهرداد گفت...

اول بگو بینم عاشق کی شدی تا بهت بگم ارزشش رو داره یا نه :P نکنه ویلیام رو میگی؟!؟!؟ :D

فکر کنم اینجور رومانتیک بازی ها و احساسات با افزایش سن کاهش پیدا کنه
تو هم زیاد نگران نباش، به مرور کمتر میشه

ادی گفت...

جالبه، اینکه عاشق یک سلبریتی بشی
دنیا رو چه دیدی رضا، یه وقت دیدی بی افت شد :دی
بنظر من به چشم بیماری روانی نیگاهش نکن، یه حس میگذره، اره بقول خودت اگه یه بی اف پیدا کنی فراموشش می کنی
حالا کی هست، همچین مورد داره که نگفتی اسمشو؟! :)

Reza Cupid Boy گفت...

مهرداد امیدوارم کاهش پیدا نکنه دوس دارم این ویژگیم رو!
ادی بیخیال! اون اصن یه کشور دیگه زندگی می کنه!!! چی چیو بی افم شه! تازه جی افم داره عزیییزم!
ایشالا به زودی یه پست درباره اش می ذارم یا این که تو یکی از شعرام عکسش رو!

نقطه چین ها . . . گفت...

..خب این جوابش آسونه و خودت هم میدونی: یه جور وقت تلف کردن!..

یوسف

Reza Cupid Boy گفت...

آره یوسف! ولی می دونی این یه جور منبع انرژی مثبته! نه این که فک کنی مثه دیوونه ها همش فکرم اونه ها! دقیقاً همون کلمه فانتزی عشقی واسه این داستان من مناسبه! فک نمی کنم اگه عشق واقعی ای در کار باشه، دیگه جایی واسه این توهم بمونه!

ناشناس گفت...

دنبال شاهزاده با اسب سفید نباش.
این جور فانتزی ها تو دنیای استریت ها هم وقوعش کمه چه برسه به دنیای گی ها
به خودت نگاه کن بعد خودتو بذار جای یک آدم دیگه ببین اون آدم دیگه که می آد با تو دوست شه چه ویژگی هایی می تونه داشته باشه.رئیالیستیک باش.
اگر اشتباه نکنم تو سریال کوئیر اند فالکز هم یک پسره همین مشکلو داشت.این قدر دنبال شاهزاده بود که نزدیک 30 سالش بود اما یه دوست پسر هم نداشت

Reza Cupid Boy گفت...

نه دنبال شاهزاده با اسپ سپید نیستم!!! بیشتر دنبال یه پاف سکسی با یه ماشین خوبم! (((((: ولی واقعاً راس میگی، استریتاش هم به ایده آلشون نکمیرسن چه برسه به ما!
اون سریال رو خیلی دوس دارم ببینم ولی حجمش خیلیه! ):

شاهین گفت...

ولی من میگم اگه به یه آدم که دوسش داری فکر کنی همیشه و از ته دلت همونو به دست میاری

من به دست آوردم از بچه گی به یکی فکر می کردم همون شکلی اش رو بدست آوردم

ولی یادم نبود به اخلاقشم فکر کنم
قیافتن همون بود ولی اخلاقن ............
بی خیال

بوس

Reza Cupid Boy گفت...

واقعاً شاهیییین؟؟؟ چه باحال!راستش من به قانون جاذبه اعتقاد دارم ولی نه تا این حد!!! ولی خب باز خوبه که تو بهش رسیدی گرچه... :)))
آره دیگه آدم یادش میره به اخلاق فک کنه!

kurt گفت...

بالاخره تونستم کامنت بذارم...!!!

kurt گفت...

ااا اصلا یادم رفت بگم...!به نظر من هیچ جای این موضوع احمقانه نیست...چون اصلا در تعریف عشق صدق نمیکنه. پس یکجور علاقه ی زیادی و فانتزیه! کم کم ، کم میشه...!!!

ناشناس گفت...

حالت اصلا خوب نیست

sAmAn گفت...

بحثش طولانیه کمال گرایی و ایده الیسنی تو اونقدر بالاست و به یک الگو تبدیل شده تو اون ادم رو کمال خودت کردی که البته هیچ وقت بهش نمیرسی چون ناخوداگات اینو میخوااد

Reza Cupid Boy گفت...

Kurt مرسی از دل گرمیت❊ خودم هم تقریباً به همین نتیجه رسیدم!!!
سورنا جان! البته اگه پویا نباشی! ای کاش یه اموتیکان میذاشتی لحن جمله ات رو بهتر میفهمیدم!!!:)))) حالم شاید خوب نیست ولی خب یه جور واکنشه به فشارای زندگی دیگه!!! چَکار کِنَم میگی؟؟؟ DDD:
سامان تو از کجا فهمیدی من انقد کمال گرام؟ واقعا یعنی با خوندن ۱۳ تا پست به این نتیجه رسیدن یعنی روانشناس بودن طرف!!! من الان در کف هستم شدید!

ناشناس گفت...

فکر کنم پویا تا حالا واست کامنت نذاشته :)) اگه گذاشته بود اینو نمی پرسیدی :)) اون عین من پررو و رک گو نیست :)) احتمالن خیلی منتطقی به نطر میرسه :))

ناشناس گفت...

این منطق من 2 تا ت,ط داشت... بخند و رد شو ازش :))چکارشم که برو پیداش کن

Reza Cupid Boy گفت...

سورنا راس میگی باید از لحنت می فهمیدم! پررو و رک گو بودنتم بسیار دوست می دارم! همیشه با این دقت طول جمله هات رو رعایت می کنی و لا به لاشون ((: میذاری؟؟؟ باحال شده شکل جمله ات! اون منتطقتم نمی گفتی نمی فهمیدم!!! ولی نطر رو بد سوتی دادی!!! ((((=

ناشناس گفت...

یه چیز می گم بین خودمون بمونه , دوست دارم نوشته هامو نقاشی کنم :))

Reza Cupid Boy گفت...

سورنا شاید باورت نشه! مهم نیس من می گم به هر حال! نوشته هات عیییین نقاشی ان! سورئال! امپرسیونیست! اینو گفتم که زیاد زحمت ندی به خودت! آلرِدی نقاشی هستن نوشته هات (; x:

ناشناس گفت...

آلردی نقاشی :)) دوست دارم ابنجوری نوشتنو , فایو می دم به کامنتت :))

Reza Cupid Boy گفت...

فایو از فایو؟ یا از تِن؟ =)))

ناشناس گفت...

:)) بی هپی فایو از فایو :))

Reza Cupid Boy گفت...

((; ثنکس... سو ماااچ! DDD:

ناشناس گفت...

یور ولکام هانی :)))))

ادی گفت...

حالا کجا رو دیدی، یه وقت دیدی نور رستگاری بهش تابید و یهو گی شد :)
بعدشم تورو دید و عاشقت شد :دی
فکر کن مث این داستان هایی که واسه بچه ها میگن خوابشون ببره :دی سیندرلا
خواستم اذیتت کنم یکم، مثل اینکه خیلی عاشقشی

Reza Cupid Boy گفت...

نه ادی این قدرام دیگه عاشق و روانی نیستم!! :))))
ولی حالا نه تا اون حد رویاپردازی دیگه ولی من باور دارم به چیزی که بخوای میرسی! واسه همین سعی می کنم رو یه آدم معقول و شدنی تو ذهنم تمرکز کنم تا بدستش بیارم! :)