دیروز میون کلاسامون واسه ناهار رفتیم دو تایی سمت ماشین!
نزدیکترین دوستمه فک کنم!
«س» شما در نظر بگیرین نامش رو...
نشستیم و کلی خندیدیم و دوست پسرش رو مسخره کردیم و یه عالمه هم آدما و رهگذرا رو سوژه کردیم.
یهو حرف از این افتاد که بدش نمیاد یه بار لِز کنه با یه دختری!
خب کلاً همیشه به باسن و سینه و همه چی دخترایی که خیلی دافن گیر میده و میگه: جوووووون! :)))))
ولی دیگه فک نمی کردم در این حد
بعد یکی از دوستاش رو گفتم، گفتم با اون لِز کنین! حتماً پایه است!
گفت دوس داره با یه خارجی این کار رو بکنه!
همه اش میون حرفامون مسخره بازی در میاوردیم و اون هم غش غش می خندیدااااا، ولی یه لحظه یه کم جدی شد گفت: به نظرت عیبی داره؟
گفتم: نه! شاید باسکشوال باشی!
یه ذره فک کرد. بعد سوال پیچش کردم، دیدم میگه از حد طبیعی و شوخی و اینا بیشتره و از دخترا خوشش میاد. البته در حد فُرپلِی و این حرفا. بعد یهو پرسید: تو چی؟ دوس نداری با یه پسر سکس کنی؟
من هم میتونستم با شوخی بگم: چرا با کله می کنم!، ولی خب چون جدی بود موندم چی بگم! گفتم: منم بدم نمیاد یه بار لب بگیرم از یه پسر ببینم چه مزه ایه!
تو نگاهش تعجب ندیدم! اوکی بود براش انگار!فقط یه کم اه و اوه کرد که پسرا کر و کثیفن و لطیف نیستن و این حرفا!
متاسفانه همون جا بود که دو تا از دوستامون اومدن تو ماشین! که اتفاقاً «س» بحثو ادامه داد!
«س» قبل از این که این دختره و بی افش بیان تو، داشت می گفت چقدر باسن این دوستمون خوبه! من هم گفتم: خفه شو الان می شنوه!
بعد که اونا نشستن تو، «س» گفت: داشتم به رضا می گفتم چقدر کونت خوبه!
دختره هم خندید!
بعد «س» از دختری که اومده بود پرسید: نظر تو چیه راجع به لِز کردن؟ اون دختره هم در برابر چشمای حیرت زده بی افش گفت: من عاشق این دخترای کلمبیاییم! :))))))
این جور دوستایی دارم من!!! =)))))
نزدیکترین دوستمه فک کنم!
«س» شما در نظر بگیرین نامش رو...
نشستیم و کلی خندیدیم و دوست پسرش رو مسخره کردیم و یه عالمه هم آدما و رهگذرا رو سوژه کردیم.
یهو حرف از این افتاد که بدش نمیاد یه بار لِز کنه با یه دختری!
خب کلاً همیشه به باسن و سینه و همه چی دخترایی که خیلی دافن گیر میده و میگه: جوووووون! :)))))
ولی دیگه فک نمی کردم در این حد
بعد یکی از دوستاش رو گفتم، گفتم با اون لِز کنین! حتماً پایه است!
گفت دوس داره با یه خارجی این کار رو بکنه!
همه اش میون حرفامون مسخره بازی در میاوردیم و اون هم غش غش می خندیدااااا، ولی یه لحظه یه کم جدی شد گفت: به نظرت عیبی داره؟
گفتم: نه! شاید باسکشوال باشی!
یه ذره فک کرد. بعد سوال پیچش کردم، دیدم میگه از حد طبیعی و شوخی و اینا بیشتره و از دخترا خوشش میاد. البته در حد فُرپلِی و این حرفا. بعد یهو پرسید: تو چی؟ دوس نداری با یه پسر سکس کنی؟
من هم میتونستم با شوخی بگم: چرا با کله می کنم!، ولی خب چون جدی بود موندم چی بگم! گفتم: منم بدم نمیاد یه بار لب بگیرم از یه پسر ببینم چه مزه ایه!
تو نگاهش تعجب ندیدم! اوکی بود براش انگار!فقط یه کم اه و اوه کرد که پسرا کر و کثیفن و لطیف نیستن و این حرفا!
متاسفانه همون جا بود که دو تا از دوستامون اومدن تو ماشین! که اتفاقاً «س» بحثو ادامه داد!
«س» قبل از این که این دختره و بی افش بیان تو، داشت می گفت چقدر باسن این دوستمون خوبه! من هم گفتم: خفه شو الان می شنوه!
بعد که اونا نشستن تو، «س» گفت: داشتم به رضا می گفتم چقدر کونت خوبه!
دختره هم خندید!
بعد «س» از دختری که اومده بود پرسید: نظر تو چیه راجع به لِز کردن؟ اون دختره هم در برابر چشمای حیرت زده بی افش گفت: من عاشق این دخترای کلمبیاییم! :))))))
این جور دوستایی دارم من!!! =)))))
۶ نظر:
من که یه نظری دارم، این که همه همجنسگرا هستن مگر خلافش ثابت بشه D:
پسری از جهنم! نه بهشت =))
هی وایییی من :))))))))
خاک بر سرم ...
واقعا دوستای خرابی داری ...
جل الخالق!!!
اتفاقن به نظرم درصد دخترهای بایسکشوال خیلی خیلی زیادتره از پسرها.
کلاً اینجا وقتی پسر قحطی بشه٬ دخترهای هموطن ما اون روی بایسکشوال بودنشون رو میآرن بیرون!
دانیال تو دیگه خیلی افراطی ای! :))
خان دایی می بینی؟ خرابمون کردن!
وارتان اصن یه وضعی...
امیر جان ولی از یه طرفی هم خوبه ها! درصدمون زیاد میشه! =))
ماهان والا چی بگم، شما تو بلاد کفری!
بوووس به همه
ارسال یک نظر