۱۳۹۰ شهریور ۱, سه‌شنبه

کجایی پس؟؟؟

دیگه یواش یواش کفرم داره در میاداااا!!!‌(فک کنین من، اون هم ۱ درصد) DDD:
بابا خب آخه آدم خسته میشه دیگه... تا کی هی ول بگردم تو خیابونا دنبال نیمه گمشده؟!!! اصن همینه دیگه ما انقد بدبختیم که باید مثه ولگردا بیفتیم تو خیابون! مثه آدم تو پارتی و دور همی ها و فامیل و اینا که نمی شه نیمه گمشده رو پیدا کرد!!!
حالا گیریم دسبند رنگین کمونی هم انداختیم! میری تو خیابون انگار همه کر و کورن... پس کجان اون هم حس هایی که بعضی آمارا میگن ۳،۴ درصد جامعه رو تشکیل میدن؟ من که می گم دروغه!!! ۰۰۰۱\۰اُم درصد جامعه هم نیستن! اینا همش واسه دل خوشیه بابا!!! حالا هی تیپ بزن خوشگل کن، ورزش کن، خودت رو بسپر به تیغ جراحی زیبایی، هییییی برو لباس رنگ و وارنگ بگیر همه چیت رو ست کن با هم! بعد هی درس بخون با کلاس شی! حلقه بنداز تو شصت و اشاره ات(این یه کارو دیگه نکردم چون داستان داره مثینکه، من هم که بچه مثبت اصن نمی دونم داستانش چیه:)))) اصن برو وبلاگ بزن :))))
فایده نداره که بابا آدم هر کیو میبینه استریته! اصن انگار یه مشت گاون، نه کسی معنی دسبند رو می فهمه، نه به ظاهرت اهمیت میده!!! یکی هم که چشتو میگیره ۹۹.۹ درصد استریته! فیس بوک و منجم و مسنجرم که خانه عفاف شده(شما یه چیز دیگه بخونش دوست عزیز) واسه خودش!! همون اکانت معمولی فیس بوکم بسه واسم! دوستای استریتم همینجوریش سرویسم کردن اونقدر پی گیرن (البته از ۱۴۰ نفر کلاً ۱۰،۲۰ نفرشون پیگیرنا، بقیه دکورن) =))))
هی به خودش آدم بگه که: امروز دیگه روز منه! امروز دیگه اونو یه جا می بینم! تو یه خیابون، یه کتاب فروشی، یه رستوران، یه مغازه! اصن تو مطب یه دکتر!!! ترکیدم اونقد تو پارک ساعی و ونک و یوسف آباد اینا سگ چرخ زدم، اونم پای پیاده! خدا رو خوش میاد؟؟؟ خدا در جواب: Barababbbbaaa delet khosheeee :DDD
اوووووفف یکی رو می بینی عین جارد لتو! یعنی جوووون دیگه! بعد می بینی ۲ متر اونور تر داره به یه خانوم بد حال شماره میده! فاک یوووو‌(((: خب میری بعدی... این یکی هم عین اَدَم لِوینه لا مصب! بابا این هم که دافش بغلشه!!! نه نه رضا نا امید نشوووو برو باز هم ادامه بده... تو می تونی!!!! چش تو چش میشین بد جور... بد نگات می کنه! نمی دونی چیکار کنی اصن! بیخیال میشی!!! شِت احمق شاید خودش بودااا!BTWمن که هول کردم دیدمش! نه بابا خطری بود به ریسکش نمی ارزید s-:
حالا نه این که فک کنین که خیابونای تهران همین جور کِیس ریخته هااا!!! اینم فک نکنین ایراد از منه هااا!!! اصن کلاً فک نکنین دیگه به این مسأله دیگههههه!!!
پ.ن: خل شدم رسماً... البته اکثراً همین جوریم... آخه مگه چاره دیگه ای هم هست جز پُزیتیویسم؟؟؟ (;;

۲۸ نظر:

مهرداد گفت...

سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد / آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

Reza Cupid Boy گفت...

یعنی مهرداد تو هنوز رو حرفتی که می گفتی بیخیال عشق و بچسپم به پول؟؟؟‌(((:

نقطه چین ها . . . گفت...

ببین من فک نمیکنم جو طوری باشه که توی وقتی فلان دستبند رو میزنی یا فلان حلقه یکی بیاد جلو و رابطه شکل بگیره!..خیلی نادره..چون جوونا میترسن این یه تله باشه..یا چمیدونم..فرهنگ چنین دوستیابی هایی جا نیفتاده..مثلا طرف چمیدونه تو مجردی یا اصلا دنبال دوست میگردی!!..زیادی فک کردن به این مسله هم باعث ناامیدیت میشه!..به این مسله اعتقاد دارم که بذار وقتش برسه..تو اونطوری که باید به کار و زندگیت برس..یهو میبینی از راه رسید!..به نظرم چاره ای نیست..چون بهترین و اولین راه دوستیابی همین اینترت هست..لااقل توی کشور ما..چون جایی برای تبادل افکار هست و میتونه اعتماد ایجاد کنه!..عجله نکن..پیداش میکنی!....

یوسف

ناشناس گفت...

تو لایف بلاگر ها بخور بخور داره زیاد میشه
می تونی با بلاگر ها دوست بشی
سر یک ما بی اف می گیری
سر سه چهار ماه کات روشن فکری می کنی
بعدش عادت می کنی به سکس با رفیقات
بعد یه هو تبدیل میشی به یک روشن فکر سکسی
این حرفا رو از من نشنیده بگیر
:دی
ولی پاک ترین ظاهر یک بلاگر خیلی می تونه درون جنده ای داشته باشه
مراقب خودت باش
(اصلا این حرف چه ربطی به پست تو داشت؟)ا

Reza Cupid Boy گفت...

یوسف جان مرسی از حرفای قشنگ و امید دهنده ات داداشی! آره خودم هم تقریباً همیشه به همین نتیجه میرسم که وقتی موقعش برسه، خودش پیش میاد!

شایان این تیکه ات خیلی باحال بود!!! روشن فکر سکسی!!!! DDD:
اتفاقاً حرفات بی مربوطم نیست! یه هشداره دیگه، واسه من یا هر کی دیگه که میخونه! مرسییی از نظرت داداشی!

shervin گفت...

خیابون آخه رضا؟؟؟؟؟؟؟ D:
از دست تو!!! تو خیابون که نمیشه؛ خودت رو بازیچه ی این
استریت ها نکن پسر خوب!
در ضمن عزیزم سکس اونقدر جذابیت نداره که مجبور باشی مراحل کامنت
بالا رو طی کنی... D:

Reza Cupid Boy گفت...

شرویییین از تو توقع نداشتم فک کنی این همه ور زدن من بخاطر سکس بوده هاااا!!! خوبه می شناسی منو!

شاهین گفت...

پسرای مردم و تو خیابون دید میزنی ؟

=))

خیلی باحال بود مرسی

آرش سعدی گفت...

سلام رضا جان
در مورد اقتضای آدمی بگم ، هر کس به دنبال نیمه نبوده اش میگرده ، پس این عجیب نیست که عده ای توی منجم ، عده ای توی فیس بوک یا عده ای توی خیابون یا حتی توی بلاگها دنبال کنند همو. اما من ازت یه سوالی دارم مهرداد شاهین شروین یوسف یا حتی من وقتی میایم برای تو کامنت میزاریم یعنی بهت پیشنهاد دادیم ؟
صد در صد که اینطور نیست تورو به عنوان یک بلاگر میشناسیم و اگر هر کدوم از بلاگر ها خواهان رابطه ی بیشتر باشن معمولا میگن . در واقع دارم به کامنت شایان جواب میدم
که سعی داره چهره ی بلاگرهای اقلیت های جنسی رو خراب کنه و بزنه به حساب رک گوییش که اگه به پاش بیافته من ازش رک ترم .
هیچ آدمی بعد از یه بار کات کردن به روشنفکری سکسی نمیرسه ، حالا اگه بگیم که این روشن فکری سکسی بده حتما تحولات اجتماعی زیادی برای طرف در زندگیش اتفاق افتاده تحولاتی که مربوط میشه به نوع زندگیش و نوع دوستانش و حتی نوع رفتار خانواده باهاش . شاید بلاگ تنها جایی باشه که تقریبا روی تصمیمات شخصی افراد بی اثر باشه . چون بلاگ در واقع یک آیینه است ، یک آیینه که احساساتت رو میریزی توش . اما این آیینه طوریه که بقیه هم احساسات تورو میبینن.
من اگر بخوام بگم و اگر بخوام بگم که چه کسی با چه اهدافی با بلاگرها رابطه برقرار میکرده اونوقت هرگز شایان نمیاومد اینطور کامنت بزاره من امیدوارم که ذهنیت تو منفی نشده باشه فقط جانب احتیاط رو رعایت کن . شاید آدمهایی که دستشون کوتاه مونده حالا با طغیان های خودشون میخوان عقده هایی که توی دلشون مونده رو به بقیه نسبت بدن .
اما یادت باشه چه بلاگر ها و چه غیر بلاگرها هر زمان باهاشون رابطه برقرار کردی
دو تا فکر
دو تا اندیشه
دوتا انسان
دوتا موجود زنده
این تصمیم رو گرفته ، تو و طرف مقابلت و هر کس از روی آزادی و اختیار خودش تصمیم میگیره که چه عملی رو انجام بده و با چه کسانی رابطه برقرار کنه .
موفق باشی

Reza Cupid Boy گفت...

شاهیییین اونقد حال میده!!! هیشکیم شک نمیکنه!!! :)))) مرسی سر زدی بهم پسر!

Reza Cupid Boy گفت...

مخدوم بی عنایت عزیز، که اگه اشتباه نکنم آرش هستی! مرسی از کامتنتت و این که به وبلاگم سر زدی!
من نمی دونم خیلی داستان از چه قراره راستش! ولی کلاً اینو می گم که من هرگز بخاطر کامنت گذاشتن بچه ها جو نمی گیرتم، و این که خودم اونقد آدم مشکل پسندی هستم که خام یه آدم هوس باز ناجور نشم. کاملاً هم قبول دارم که اگه کسی رو با میل خودم و با تأمل برگزینم، مطمئنّاً حرف هیچکس نمیتونه نظرم رو تغییر بده!و با این هم موافقم که هر کسی آزاده راه خودش واسه دوستیابی رو پیدا کنه، ولی خوب من وبلاگ رو به محیطای حال به هم زنی مثه منجم و فیس بوک ترجیح دادم چون دنبال اون چیزی که اون آدما هستن، نیستم!(;
واسه همین هم اومدم اینجا! شاید خطرناک تر باشه، ولی حداقل میدونی مخاطبت آدمه نه یه حیوون شق کرده که واسه چن ساعت می خوادت!
ببخشید واسه ادبیاتم ولی واقعاً اون محیطه آزارم میدن!
بازم مرسی از کامنت و توجهت داداشی!

آرش سعدی گفت...

همه ی اینهایی که گفتی درسته ، تو اگر منجم رو جای بدی بدونی و آدمای اون تو رو حیوون های شق کرده ، خب این یه چیز طبیعی نیست ؟
جای بد ، صرفا آدمهای بد میطلبه ، پس اون آدمها توی منجم کار خوبی میکنن چون خودشون هستند و مقتضی اونچه که منجم میطلبه عمل میکنن و اگر ما انتظار دیگه ای از منجم داشته باشیم ، این انتظار ماست.
حالا من نمیخوام سجاده ی منجمو آب بکشم ، خوشحالم که اینقدر بلوغ فکری داری که متوجه بشی همه چی دو طرفه است واقعا خوشحالم جدی میگم اینو . گفتم اگر شایان بشینه و هر جا از لایف بلاگر ها اینطوری صحبت کنه لایفی که دوستانش( نمیخوام بگم بهترین دوستانش شاید زود قضاوت کرده باشم ) هم اون تو هستند ، در پست آخرم اسم کسایی رو که آوردم ، کسایی هستند که نون و نمک همو خوردیم ، بیان واقعیت اصلا بد نیست ولی اینقدر کلی گویی و تعمیم دادن و روشن نکردن مرز ها و تشخیص ندادن حدود ها
ممکنه ذهنیت بقیه رو خراب کنه
اما خوشحالم که تو اینطور نیستی
پسر همیشه سالم باشی

آرش سعدی گفت...

همه ی اینهایی که گفتی درسته ، تو اگر منجم رو جای بدی بدونی و آدمای اون تو رو حیوون های شق کرده ، خب این یه چیز طبیعی نیست ؟
جای بد ، صرفا آدمهای بد میطلبه ، پس اون آدمها توی منجم کار خوبی میکنن چون خودشون هستند و مقتضی اونچه که منجم میطلبه عمل میکنن و اگر ما انتظار دیگه ای از منجم داشته باشیم ، این انتظار ماست.
حالا من نمیخوام سجاده ی منجمو آب بکشم ، خوشحالم که اینقدر بلوغ فکری داری که متوجه بشی همه چی دو طرفه است واقعا خوشحالم جدی میگم اینو . گفتم اگر شایان بشینه و هر جا از لایف بلاگر ها اینطوری صحبت کنه لایفی که دوستانش( نمیخوام بگم بهترین دوستانش شاید زود قضاوت کرده باشم ) هم اون تو هستند ، در پست آخرم اسم کسایی رو که آوردم ، کسایی هستند که نون و نمک همو خوردیم ، بیان واقعیت اصلا بد نیست ولی اینقدر کلی گویی و تعمیم دادن و روشن نکردن مرز ها و تشخیص ندادن حدود ها
ممکنه ذهنیت بقیه رو خراب کنه
اما خوشحالم که تو اینطور نیستی
پسر همیشه سالم باشی

آرش سعدی گفت...

چرا دوبار شد ؟
:دی

Reza Cupid Boy گفت...

آرش عزیز ببخشید اگه تند رفتم و اون حرفو زدم، منظورم با آدمای توی منجم و FB نبود، خود من هم فیس بوک اکانت دارم ولی خب گرایشم رو توش آشکار نکردم! من منظورم کلی بود، یعنی اینکه این آدما هم تو بلاگ ها هستن، هم تو یاهو هم تو مسنجر! هم هر جای دیگه! ولی کلاً خواستم بگم که باهات موافقم و محیط وبلاگ ها رو پاک تر می دونم!
باز هم ممنون که وبلاگم رو می خونی ;)

Reza Cupid Boy گفت...

فدای سرت دو بار شد x: ضمناً

ادی گفت...

سلام رضا جان،
آخه یک چیزایی نوشتی نمیدونم چی بگم، تنهایی بد دردیه، فک کنم خیلی رو مخت فشار آورده، بعد از خوندن این نوشته شدیدا با پانویست موافق شدم :دی
ناراحت نشی ها، شوخی و اینا
مرسی

Reza Cupid Boy گفت...

نه ادی جاااان اگه فک کردی من ناراحت میشم سخت در اشتباهی!!!‌
نه حالا خیلی، دوستای خیلی خوبی دارم، دختر و پسر، ولی استریت بودن و امکاناتی که به این خاطر دارن گاهی میره رو مخم! D:

ناشناس گفت...

من آدم هایی دیدیم که با ویروس بخور بخور تبدیل به جنده بزرگ شدند
دوساله تو این لایفم و حالا به ذات درونی دوستانی که آرش نام می بره و من همشون رو دوست سابق می دونم پی بردم
من فقط با آرش دوست صمیمی بودم و الان یکی از دوستان صمیمی من بلاگر شده
سامان
اگر هم با آرش دوست موندم شاید چون اون می خواست ما دوست باشیم و من عاشق بودم
الان هم دیگه عاشق نیستم
پسر، حواستو جمع کن توی منطق کیر ِ خری گیر نکنی
دیگه باقیش با خودت

ناشناس گفت...

له آرش:
بردار
مثلا من گفتم:
"سر سه چهار ماه کات روشن فکری می کنی
بعدش عادت می کنی به سکس با رفیقات
بعد یه هو تبدیل میشی به یک روشن فکر سکسی"
تو نوشتی: "هیچ آدمی بعد از یه بار کات کردن به روشنفکری سکسی نمیرسه"
از این کارا نکن
بده
نکن برادر من
نکن

Reza Cupid Boy گفت...

شایان حافظه ام ریده :)))) باید کلی بشینم آرشیواتون رو بخونم تا یادم بیاد کی بی اف کی بوده، کی به کی ریده، کی کیو ضایع کرده! اینجوری نمیشه! DD:اون منطقی هم که گفتی منطق عشقه دیگه، من هم که خراب عشق و ریلیشن شیپ! دوس دارم یه بار هم که شده تجربه کنم این منطقو!

ناشناس گفت...

عزیزم ما بی اف نبودیم
من عشق یک طرفه بهش داشتم
بیخیال
به هم هم نریدیم هیچ وقت
منظور من این بود اگه من با آرش تو لایف صمیمی بودم به خاطر این احساس من بوده
که الان نیست
منطق کیر ِ خزی هم منطق مغالطه است
طرف از 1 و 2 و 3 نتیجه نمی گیره
یه جوری 1و 3 رو با هم میبافه که نتیجه طرف اگر 4 بوده
به نفع خودش 5 بشه
اینو گفتم
مراقب خودت باش
همین

Reza Cupid Boy گفت...

آهاان مرسی از روشن سازیت داداش (;

آرش سعدی گفت...

رضا جان شایان حتما دل ِ پُری داره که اینطور حرف میزنه
طبیعتا خوب و بد همه جا هست حالا شایان برای بلاگرها یه لایف جداگونه قائل میشه ، شاید هم واقعا یه لایف جدایی باشه
من میگم بیا واقعی نگاه کن ، من نمیخوام از کارای این جنده های بزرگی که شایان میگه دفاع کنم چون اگر شایان ادعا میکنه که آدم رکی هست باید بگه دقیقا منظورش کیا هستن و اگر ادعا میکنه که نگران توئه خب باید به تو بگه که تو یه وقتی گول نخوری بری طرف اونا ، اینجوری جنده و غیر جنده هم مشخص میشه و اصلا یه تعریف مشترکی هم از جنده به دست میاد
چون دقیقا تابوی همجنسگرایی که ما برای خودمون در روزای اول قبول گرایشمون شکستیم ، تابوی روابط باز و آزاد هم برای بعضی ها میشکنه برای بعضی ها هم نه شاید هم برای همه بشکنه ولی دیر یا زود داشته باشه .
من از بلاگرهای قدیمی خشایار و مهدی همزاد و مهدی کوتاه رو خوب میشناسم که میدونم با فعالیتهاشون توی کتاب نویسی داستان نویسی و مجله نویسی و وبلاگ نویسی خیلی کار انجام دادن ، حالا اگه باید اینها روابط شخصیشون هم باب طبع ما باشه ، این دیگه نهایت خودکامگیه . روراست بگم که من فقط از اخلاق خشایار خوشم میاد چون نمیتونم به هیچ عنوان پیش بینیش کنم ولی خب گیرم که رفتار و عملکرد شخصی دوتا مهدی ها به مذاج من خوش نیاد ، خب نیاد اونها که مسئول نیستن برای ذهن من . من فقط میدونم که خیلی خیلی خیلی زحمت کشیدن شاید من اگر مثل اونها یه ده سالی زودتر به دنیا میومدم اینهمه مطلب نمینوشتم و شاید اگه امثال اونها نبودن راه برای من و تو باز نبود که بیایم و وبلاگ بزنیم و حرف بزنیم از گرایشمون .
تازه من این سه تارو فقط برای مثال گفتم . دارم میگم که لایف بلاگرا یه لایف جدا نیست ، خوب و بد همه جا هست همه جا . تو اگر دنبال رابطه داشتن با بلاگرا باشی باید حواستو جمع کنی مگرنه لازم نیست اصلا بهش فکر کنی چون بلاگرا هم مثل همه ی اقلیت های جنسی دیگه آدم هستند . کسی که دنبال منافع شخصی و سودجویی های خودشه باید حواسشو جمع کنه چون بلاگرا به خاطر فهیم بودنشون ممکنه نقشه هارو نقشه بر آب کنن . حالا شایان هم که دو سال توی این به قولی لایف بوده همه رقم آدم رو هم دیده ، اگه خواستی با یکی از بلاگرا رابطه برقرار کنی حتما باهاش مشورت کن چون اغلب کسایی که من اسم بردم شایان دیگه میشناستشون .
ولی حرفمو فراموش نکن همون حرفم در مورد منافع و سودجویی .

آرش سعدی گفت...

به شایان
جیگر
مثلا شما گفتی:
"سر سه چهار ماه کات روشن فکری می کنی
بعدش عادت می کنی به سکس با رفیقات
بعد یه هو تبدیل میشی به یک روشن فکر سکسی"
من نوشتم : "هیچ آدمی بعد از یه بار کات کردن به روشنفکری سکسی نمیرسه"
و نوشتم در ادامه که :" تحولات اجتماعی زیادی برای طرف در زندگیش اتفاق افتاده تحولاتی که مربوط میشه به نوع زندگیش و نوع دوستانش و حتی نوع رفتار خانواده باهاش " تحولات اجتماعی زیاد منظورم همون حرف تو بود . ای کاش ادامه ی حرفای منو هم میخوندی
کاری که تو با حرف من کردی امیرهمجنسگرا با کامنت من توی فیس بوک کرد . البته که تو خیلی عزیز تر از اونی و حتما حواست نبوده.
خوب بخون جیگر من
بده
بخون جیگر من
بخون

Reza Cupid Boy گفت...

شایان و آرش عزیز کامنتای این وبلاگ واسه همه وازه تا هر کی هر نظری که میخواد در صورتی که به دیگری بی حرمتی نشه بذاره! شما هم هر اندازه که دوس داشته باشین میتونین واسم کامنت بذارین چون با دیدن هر کامنت کلی احساس مهم بودن میکنم! :))))
ولی لطفاَ پای منو بکشین کنار!!! من فعلاً قصد ندارم با بلاگری بیشتر از همین حد که تو دنیای مجازیه دوست شم. تا الان هم فقط محمد پراگماتیسم و مصطفی سبزآبی رو از نزدیک دیدم و به عنوان دوستام محسوبشون می کنم! اصن نمی دونم شرایط روحیم جوری هست که بخوام روابطم رو با بلاگرا گسترش بدم یا نه! افسردگیه دیگه چه میشه کرد. آشنایی من با محمد و مصطفی هم مربوط میشه به پارسال. پس لطفاً دیگه نگران من نباشین. من شاید اشتباه بکنم، مثه هر کس دیگه ای. ولی باز هم ترجیح میدم خودم راجع به آدما تصمیم بگیرم نه به صرف حرف دیگران که فلانی جنده است، فلانی بی وفاست و غیره!
بازم مرسی ازتون که منو دنبال می کنین!
ضمناً نام نبردن از این افراد به اصطلاح جنده فقط آدم رو گیج تر می کنه! هر چند که نام بردن ازشون هم درست نیست! ??-: نمی دونمممم فقط همین!!!

آرش سعدی گفت...

درست نیست
و
خیلی چیزا درست نیست رضا جان
تهمت زدن درست نیست
جمع بستن درست نیست
جدل کردن درست نیست
اوه خیلی چیزا درست نیست اینو هی میگم که خیلی چیزا درست نیست
بازم میگم
حالا باز ببینیم حرفایی که درست نیست
کارایی که درست نیست
چرا آدمایی که درست هستن !
انجام میدن
...
رضا جان شرمنده ام به خدا اینجا رو به فیض رسوندیم
بشه یه روز از خجالتت در بیام

Reza Cupid Boy گفت...

آرش عزیزم این حرفو نزن... اول کامنت گفتم که هر چقدر که دوس دارین مهمون وبلاگم باشین! واسه همین گفتم که دیگه احساس ناراحتی نکنین!
عوضش پست من ۲۷ تا کامنت داره:)))) کلی جذب خواننده می کنه خودش!