۱۳۹۰ مرداد ۲۵, سه‌شنبه

اگر هموفوب (همجنسگرا هراس) هستید، بخوانید

     اولین و واپسین باریه که یه چنین مطلبی می نویسم. چون اصلاً وبلاگ نزدم که بخوام از طبیعی ترین حق بشریم، یعنی بودنم دفاع کنم. ولی خوب چون تو اقلیت قرار دارم، حق می دم که به راحتی درک نشم و دست کم واسه یه بار نیاز به توضیح داشته باشم.
همجنسگرایی، مثل بقیه گرایش های جنسی بشر، تا اون جا که من می دونم یه پدیده ایه که گرچه با بسامد خیلی کم، ولی همیشه اتفاق میفته. این پدیده کاملاً غیر ارادیه، یعنی فرد نه در به وجود اومدنش نقشی داره در از میون بردنش(که نا ممکنه اصلاً) ببینید مثل رنگ پوست و مو یا چشم. مثل صدا. در مورد عاملش بحث زیاده ولی نهایتاً اکثر دانشمندها میگن این یه مسئله بیولوژیک یا زیست شناختیه. ممکنه عوامل ژنتیک توش مؤثر باشن. ولی چیزی که واضحه اینه که اتفاقات محیط و روحیات مادر و بچه از دوران جنینی تا چند سال پس از به دنیا اومدن می تونن روی این مسئله تأثیر بذارن.
یه مسأله که تقریباً همیشه مشتبه میشه، تفاوت همجنسگرایی با همجنسبازیه. همجنسبازی یعنی تنوع طلبی افراد دگرجنسگرا یا استریت، برای داشتن تجربه رابطه با جنس موافق و یا این که عدم دسترسی به جنس مخالف و فشار جنسی سبب این رخداد شه. خب این با این که شما همیشه همجنسگرا باشید و این میل فطریتون باشی فرق داره. در واقع نسبت دادن همجنسبازی به یه کسی که هرگز نمیتونه جنس مخالفش رو عاشقانه دوست داشته باشه، یه جور توهین محسوب میشه.

نکته دیگه اشتباه گرفتن همجنسگرایی با اختلال هویت جنسیه. خب متأسفانه تو جامعه ما و خیلی جاهای دیگه، اگه پسری رفتارای دخترونه داشته باشه بهش می گن اوا خواهر یا مثلاً تو انگلیسی هر دختری که از خودش رفتارای پسرونه نشون بده برچسپ "تام بوی" بهش می خوره. واقعیت اینه که گرایش جنسی خیلی با هویت جنسی فرق داره. 
گرایش جنسی صرفاً میل جنسی  و عاطفی شخص به جنس موافق(همجنسگرایی)، مخالف(دگرجنسگرایی) یا به هر دو جنس(دوجنسگرایی) رو نشون میده. اما هویت جنسی یعنی جدای از میل جنسی و عاطفی، به نقش جنسی و تصوری که فرد از خودش داره می پردازه. مثلاً یه دختر همجنسگرا که با هویت جنسیش مشکل نداره با یه دختر که حس می کنه یه پسره خیلی فرق داره. گرچه برآیند هر دو یکیه و میل به جنس موافقه. ولی تفاوت اینه که کسی که اختلال هویت جنسی داره یا "ترنسجندر" هست، میتونه در صورتی که بخواد عمل کنه و تغییر جنسیت بده. ولی یه همحسگرا نیازی به عمل نداره.

البته هیچ کدوم از این تعاریف قطعی نیست، یعنی میل جنسی، عاطفی آدم ها مثه یه طیف میمونه. نمیشه گفت فلانی صد در صد دگرجنسگرا یا هم جنسگرا یا دو جنسگراس. هر کس ممکنه تو زندگیش حس های غریبی رو تجربه کنه که با حس غالبش متفاوت باشن. ولی به هر حال اکثر قریب به اتفاق آدم ها می تونن به قطعیت بگن چه گرایش جنسی و چه هویت جنسی دارن.
با گفتن همه اینها خواهشم اینه که به این چند تا جمله فکر کنین:
۱- همجنسگرایی بیماری نیست. هر چیزی که در اقلیت باشه حتماً مریضی یا یه چیز  غیر طبیعی نیست.
۲- همجنسگرایی واگیردار نیست. اگه میل جنسی افراد همجنسگرا می تونست روی افراد دگر جنسگرا تأثیر بذاره، چرا گرایش دگرجنسگراها که در اکثریت هم هستن، روی همجنسگرا ها که از بچگی تو یه محیط پر از قراردادهای دگرجنسگرایانه بودن؛ تأثیر نذاشته؟
۳- دوست ندارم این مثال رو بزنم اما هم جنس گرایی میون حیوون ها هم دیده شده. میمون ها، پنگوئن ها، قو ها و دلفین ها از نمونه های بارزش هستن. گفتم این مثال رو دوس ندارم چون اگه بگی، می گن: کثافت تو از حیوون هم بدتری!!!
اگه نگی، باز میگن: کاری که تو می کنی حیوون هم نمی کنه!!! مسخره است هاااا!!
۴- همجنسگرا ها، بچه باز، حیوون باز، سادیستیک یا مازوخیست نیستن. مثل همه آدم های دیگه ان تنها گرایششون فرق داره و به نظر من این مسأله به هیچ کس زیانی نمیزنه. این مسئله کاملاً شخصیه. فقط باید دیدمون رو عوض کنیم، با شنیدن اسم همجنسگرا اولین چیزی که بهش فکر می کنیم دو تا مرد در حال سکس نباشه. همه چی روابط جنسی نیست. این طرز فکره که منحرفه نه گرایشی که از آغاز آفرینش، گرچه کم، ولی بوده.
مرسی که خوندین

پس نوشت: این لینک فکر کنم از نظر همه بی طرف و قابل اطمینانه.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%85%D8%AC%D9%86%D8%B3%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C

۷ نظر:

همجنس گرا گفت...

مطالب این صفحه ویکی پدیا بخصوص در بخش علمی و روانشناسی کاملا منسوخ شده و بعضا تحقیقات بیشتر و دقیق تر نتایج آن تحقیقات را کاملا رد کرده یا اصلاح کرده.
در یک کلام این اطلاعات قرن بیستمی و منسوخ شده این صفحه ویکی پدیا بیشتر در زمینه تاریخ تحول روانشناسی کاربرد دارد تا در مورد واقعیت ها درباره همجنس گرایی.

نقطه چین ها . . . گفت...

..گاهی فک میکنم ما اصلا نیازی نداریم تا گرایش خودمونو به استریت ها ثابت کنیم..همونطور که اونا هیچ وقت ثابت نمیکنن!!
چون کمیم دلیل نمیشه اقلیت باشیم..شاید اونها اقلیت باشن..البته از لحاظ عقلی!..
تاحالا توی وبلاگستان صدها مقاله راجع به این نوشتیم و دیدیم اما ذره ای اثر روی اون ها نداشته..
به نظرم باید خاطره نوشت..باید از درون نوشت..تا از راه احساسات مارو بشناسن و باور کن..چون احساسات دروغ نمیگه..
پست جالبی بود..هر چند گوش شنوایی وجود نداره...

یوسف

Reza Cupid Boy گفت...

ممنونم همجنسگرا از اطلاع رسانیت، خوشحال میشم اگه بهم سایت یا منبع موثقی رو معرفی کنی!
یوسف جان من هم واسه همین بود که گفتم اولین و آخرین باریه که یه همچین مطلبی رو می ذارم. باهات کاملاً موافقم و عادی بودن و طبیعی زیویدن ما خودش بهترین اثبات واسه طبیعی بودنمونه. ولی خب فکر کردم این جوری وبلاگم خیلی یهویی و بی مقدمه شروع شده! به هر مرسی که خوندیش.

نقطه چین ها . . . گفت...

میدونی..من سال ها پیش یه وبلاگ ادبی داشتم..منم ناخداگاه به دنبال مقدمه ای بودم برای شروع کار..و ذوق داشتم یه مطلب دهن کوب بذارم توی وبلاگ..از همین ویکی پدیا کپی کردم..چشمت روز بد نبینه..از فرداش کل فامیل و دوست آشنا وبلاگ رو خوندن..و کلی بهم انگای ناجور زدن..و پشتم حرف زدن..اون همه مطلب ادبی رو ندیدن..چسبیدن به یه مطلب علمی که اونم فقط واژه همجنسگراییشو دیدن!..هیچی دیگه حذفش کردم و کلا تصمیم گرفتم ناشناس و مخفی به فعالیتم ادامه بدم..تا نتیجه اش شد چیزی که امروز میبینی!..بخاطر همین میگم فایده ای نداره و به قولی بیشتر استریت ها آدم بشو نیستن..و هر چی بگیم باید بیشتر بگیم و ثابت کنیم که واقعا بعضی وقتا چیزی جز اعصاب خوردکنی نداره..پس بهتره در مورد مسائل شخصی روزمره خودت بنویسی تا هم آرامش پیدا کنی و هم اینکه نیازی نداشته باشی به بقیه جواب پس بدی!..موفق باشی...

یوسف

Reza Cupid Boy گفت...

واقعاً فامیل و آشناهات خوندنش؟؟؟ وحشتناکه!!!
حتماً یوسف جان! مطمئن باش دیگه از این به بعد یا خاطرات و نقطه نظرامو میذارم یا شعر و نوشته ادبی
مرسی

Unknown گفت...

:(

Unknown گفت...

به عنوان یه استریت بهت احترام میزارم عزیز و اصلا مهم نیست نظر و فکر کوته فکرانه ی افراد جهان سومی.
شاد باشی✌🏻🌻