۱۳۹۰ آذر ۱۴, دوشنبه

و کامینگ آوت ادامه دارد...

     من هم چنان دارم واسه اون هم کلاسیم کام آوت می کنم، و یه چیز خیلی جالب! با هم که همینجور داشتیم می حرفیدیم، من تو حرفام بهش فهموندم که به نظر من ترنسه! البته اون فک می کرد ترنس همون دوجنسه اس!

خب به نظر خودش که ترنس ام تو اف نیست! چون حاضر نیست جنسیتش رو تغییر بده! ولی به نظر من بخاطر شرایط دور و برش و خونواده و آشنا و این حرفاس که داره انکار می کنه! راجع به بادی لنگوئج و حالت هایی هم که داره بهش گفتم، و اون در جواب گفت که اینا بهش احساس قدرت میده و نشون دهنده این نیست که دوس داره زن باشه!
                                                            ولی بالا بره پایین بیاد تی اِ!!!
شوخی کردم! دیگه یاد گرفتم قضاوت نکنم!!! دیگه قضاوت ممنوع! دست کم واسه اقلیت ها!
به هر حال من فهمیدم که اون خیلی چیزی در این موارد نمی دونه و تا الان هم که من بهش می گفتم تی، خیال می کرده که منظورم فول تاپ و این حرفاس!! :))))) خوب چیزی که اصلاً بهش نمیاد!

من کاری ندارم اصن! مهم اینه که یه دوست تو دانشگاه پیدا کردم که حسم رو بهتر از بقیه درک می کنه و میشه گاهی باهاش حرفید! راستی کلی دیگه از دوستامون هم مسائل عشقی و عاطفی این دوستم رو می دونستن و من خیلی دیر از این داستان ها سر درآوردم!!! و این که فهمیدم که چند تا از دوستای نزدیک دختر همین دوستم یه حدسایی راجع به من هم زدن!!! s-: حالا چی کار کنم؟؟؟ :))))
بوووس

۱۹ نظر:

نقطه چین ها . . . گفت...

خب اگه از جنسیت خودش راضیه ترنس نمیشه دیگه!..زیادن هموموهایی که به قول تو حالت هایی دارن..ولی اینکه بعضی هاشون میگن فقط تی جای اغراق داره..چون یا واقعا تی هستن و یا از بی بودن میترسن!..من همیشه گفتم یه هوموی واقعی وی هست!...

یوسف

دلتنگی های باران گفت...

اوه! چه نظرات مشترکی! منم همیشه گفتم یه هوموی واقعی وی هست!!! (وای خدا پوزیشن خودمو لو دادم)!!!
راجع به اون دوستت، به نظرم هر چی می خواد باشه؛ ترنس ، تی، بی، هر چی! یادت نره که انسان ها هر چی که باشن محترم هستن! این دوستت هم شاید هنوز می ترسه بگه چیه! خب بالاخره بحث اعتماد هست دیگه.
ولی خوشحالم که یکی رو پیدا کردی! ما که از این شانس ها نداشتیم! (چه بهتر که نداشتیم) کافی بود یکی تو دانشگاه می فهمید من هومو هستم! فاجعه ی انسانی به بار می اومد!!! :دی

Reza Cupid Boy گفت...

ببین یوسف این رو میگه ولی همیشه با شخصیتای زن داستان هم ذات پنداری می کنه!!! ولی من با این حرفت خیلی مخالفم که یه هموی واقعی وی اِ !!! چرا آخه؟؟؟ نمی تونی با این قاطعیت بگی! خیلی ها هستن که تا اَن یا بی اَن! و این یه مساله شخصیه!
بوووس

Reza Cupid Boy گفت...

احسان جان اینجا چشم پاکن همه و به اون بخش از کامنتت که پوزیشنت رو لو دادی نگا نمی کنن!!!‌:)))
مساله ترس فک نکنم باشه! بیشتر نمی دونست جریان از چه قراره!
بابا حالا عیب نداره دیگه، کسی تو دانشگا نبوده ولی عوضش بی اف که داشتی و داری!
بووووس

نقطه چین ها . . . گفت...

ببین من یه زمانی خیلی رومان های عاشقونه میخوندم..و همیشه خودمو جای شخصیت زن اون کتاب تصور میکردم..اصلا بحث سکس با مرد داستان و یا اینکه آدم بخواد کلا زن باشه مطرح نبود..به قول تو یه هم ذاتپنداری ناخودآگاه و یه احساس لطیف که در ما هست..شاید اگه بیشتر بررسی کنی ببینی ما بیشتر از خواننده ها و هنرپیشه های زن خوشمون میاد..در صورتی که این دلیل نمیشه بخواییم کلا زن باشیم!..
در مورد پوزشین هم طبق رفتار درصدی که دیدم و شنیدم گفتم..شاید بهتره بگم به رابطه موفق!..یه بی ممکنه بعد از مدت ها احساس مغلوب بودن بکنه و یه تی غالب!..منظورم احساس پستی و برتری..طوری که گاهی یه تی رو ظالم ببینه..و خودشو مظلوم..این تعادل رو از بین میبره..هر چند به قول تو شخصیه..اما به نظرم نمیتونن رابطه موفق و متعادلی داشته باشن!.. :-)


یوسف

دلتنگی های باران گفت...

یوسف خوب توضیحات رو داد. مخصوصا رابطه ی غالب و مغلوب رو.
بنده هنوز بی اف ندارم! چیز نبندید پای من ِ بیچاره! هنوز خبری نیست! بگم هااااااااا اگه می خوای بیای خواستگاری بیا تا دیر نشده! چون دارن منو شوهر میدن!!! :دی

Reza Cupid Boy گفت...

یوسف جان با نظرت راجع به هم ذات پنداری و اینا موافقم! حالا که فک می کنم می بینم هیچی دلیل هیچی نیست!
ولی درباره پوزیشن!
مساله این جاست که تو قبول نمیکنی که این داستان انتخابی و این جوری که بگی چون به بقای رابطه کمک می کنه پس بهتره، نیست! این یه داستان Born This Way ای هستش عزیزم و کسی که فول بی هستش، خودش رو بکشه هم نمی تونه نقش تی رو بازی کنه!
غالب و مغلوب بودن هم دو حالت داره! یا بهش باور داری و تو زندگیت هم این حس رو تجربه می کنی (مثه استریت ها) یا به عنوان یه تفاوت واقعی و بیولوژیکی قبولش می کنی ولی سعی می کنی باهاش مقابله کنی تا عزت انسانیت حفظ شه! من می گم میشه راه دوم رو رفت...
بوووس

Reza Cupid Boy گفت...

احسان همون هایی که به یوسف گفتم به تو هم میگم + من رو خودمو یکی باید بگیره چون من هم می خوان شوهر بدن!!! :))) بعدش هم آقای م پس کی هستن؟؟؟ بگم بیاد ببینه اینجا زدی زیر همه چی؟؟؟ :))
بوووس

غریبه 92 گفت...

اومممم .. جماعت دانشگاتون چه آدمای سه تا نقطه این .. آدم به این تابلویی رو می بینن تازه یه حدسایی می زنن ؟؟!! :))

مهرداد گفت...

از اینکه یاد گرفتی هیچ وقت درباره هیچکس قضاوت نکنی واقعأ خوشحالم. چون نشون میده داری پله های کمال رو طی می کنی عزیزم
و بزار نظرم رو بدون خوشگلاسیون و بزک کاری رک بگم:
واقعا متاسفم که می بینم خود ِ هوموها درباره خودشون اینطوری قضاوت می کنن
ینی میدونی
واقعن جای تاسف داره
همین
...

نقطه چین ها . . . گفت...

حدس میزدم این سوءبرداشت پیش بیاد..شاید دیگه منو توی این مدت شناخته باشی..من کاری که مخالف غریزه و احساسم باشه نمیکنم!..چه پوزیشنم..چه طرز فکرم و...من به این خاطر راجع به فول بی و تی ها اینطوری اعتقاد دارم چون دیدم و حرفاشونو شنیدم!..داستان زندگی اغلب بی هایی که همیشه از این سوءظن رنج بردن..و همینطور تی ها..من جنبه روانشناختی موضوع رو بررسی کردم..و اینو توی رفتارشون دیدم..وگرنه از لحاظ جسمی بله..میتونن سال ها همو به واسطه بی یا تی بودن خالی ارضا کنن!..هدف اعتقاد من موفقیت توی یه رابطه اس..و شخصیتی که به مرور در مورد پوزیشن ها شکل میده!..نه صرفا یه رابطه خالی!..چیزی که وجود داره..حتی اگه در ما نباشه!.. :-)

یوسف

ناشناس گفت...

اینقدر کامینگ اوت نکن...شر میشه ها.از ما گفتن. :-)

Reza Cupid Boy گفت...

غریبه من تابلو نیستم خیلی، بدجنس نباش! ولی یکی اگه جی باشه و خنگ هم نباشه ضمناً میتونه بفهمه این قضیه رو اگه من رو از نزدیک ببینه!
مهرداد جونم مرسسسسسی! ولی نفهمیدم روی سخنت با کی بود؟ من؟ اون دوستم؟ یا کی؟ :)
یوسف جان من الان درکت کردم! و می دونم هم که چیزی که من راجع به دو حالت و بخصوص حالت دوم گفتم خیلی ایده آل گرایانه است! و این رو هم می پذیرم که تو تجربه ات بیشتره! پس تسلیم و بوووس
اِلی جونم من اولین کامینگ اَوت زندگیم رو کردم بابا حالا بذا ۲ رقمی بشه کامینگ اَوتام بعد هشدار بده :))))

کوتاه گفت...

یعنی روشنفکر
بودن
و
بیانش
لذت بخش ترین چیزیه که درک کردم
کسی که می گه
من قضاوت نمی کنم
رو
باید
پرستید
البته
نه تا سرحد تقدس
بوسس

Reza Cupid Boy گفت...

آخه شما من رو چقده می خواین شرمنده و های کنین؟؟!!! :))
پرستش که ۱۰۰ در صد نه! هیشکی اونقدر مقدس نیست! مانیفستت راجع به قهرمان و تقدس رو تو بی اف خوندم! (;
بوووس

دلتنگی های باران گفت...

خب اشکال نداره! چون دو تامون رو دارن شوهر می دن، بیا پوزیشن عوض کنیم بشیم لزبین!!!! ها ها ها :دی
حالا خارج از شوخی؛ یه اتفاقاتی داره می افته! "م" هم که فکر می کنم هویتش آشکار شد!!! یه سر به وبلاگم بزنی می فهمی!!!
زیاد تو دانشگاه تابلو بازی در نیار! می ترسم یه خواستگار سمج پیدا بشه بعد تو جواب منفی بدی، بیاد اسید پاشی کنه! وااااااااای!!! :دی

ادی گفت...

بله مبارکه رضا جان، دیشب خواجه حافظ شیرازی می خوندم، یه بیتش به چشمم نا اشنا اومد، دقت کردم دیدم بعله، جدیده، گفت حافظا تنها تو نمی دانستی که رضا کیوپید بوی گیه، که اونم دیروز فهمیدی :) فک کن حافظ و کیوپید بوی :) کلی از راه دور تنشو تو گور لرزوندم بنده خدا :)

Reza Cupid Boy گفت...

هه هه! ای کاش به این راحتی میشد پوزیشن عوض کرد و لِز شد! :)
عزیز من یه سر به وبلاگم بزنی چیه؟ من همه اش اونجام! آمار آقای میلاد رو هم دارم!
نه دیگه واسه کسی کام آوت نمی کنم!
بوووس

Reza Cupid Boy گفت...

وای چه بیت قشنگی ادی جون!!! من قربون شما و خواجه برم که انقده لطف دارین!
بابا بخدا من دیگه کام آوت نمی کنم! به خداااااا :))))
بوووس