۱۳۹۰ آبان ۴, چهارشنبه

پایییییز...

    خب به نظر من که پاییز رسماً از آبان شروع شد و امروز هم اولین روز واقعاً پاییزی بود با این بارون فوق العاده قشنگ!
قراره تا هفته دیگه دوشنبه اینا همه اش برون بیاد! بر عکس همه که از هوای ابری دلگبر میشن، من همیشه آرزوم این بوده که همیشه همیشه هوا ابری باشه! نه بارونی ها! فقط ابر! من آخرش هم باید برم لندن  زندگی کنم:))))

این روز نمی دونم چرا تو دانشگاه هی حرفهای مورددار پیش میاد! یه شنبه سر کلاس ترجمه متون ادبی صحبت از شاهدبازی حافظ شد، یکی از بچه هام گفت به استاد که انقد حافظ رو گنده می کنین، تو کتاب دکتر شمیسا ذکر شده که حافظ شاهدباز بوده!من هم نه گذاشتم و نه برداشتم گفتم که اون موقع این مساله عادی بوده و کسی رو نباید بخاطر شاهدبازی متهم کرد و اینا! قلبم خیلی تند میزد! گفتم الان یا استاد یه چیزی میگه یا این دوستم! ولی خب همه چیز یه جور دیگه پیش رفت، استاد باهام موافق بود و بحث هم عوض شد!
سر زبان پارسی هم چهارشنبه پیش داشت صحبت از قوم لوط و اینا میشد که من انرژی دادم و استادمون خفه خون گرفت یهو!‌:)))) (انرژی رو شوخی کردما، من این کاره باز نیستم)
امروز هم با هم کلاسیم(دختر) رفته بودیم میلاد نور ولگردی! بعد صحبت از این شد که همون استاده ترجمه که ذکرش رفت سر کلاس دخترا کلی بل بلی کرده که محمود غزنوی خیلی آدم منحرفی بوده چون با وجود ۴ تا زن عاشق غلامش عیاض (امیدوارم درست نوشته باشم)میشه! بعد این دوست من که انتظار میرفت تا الان خیلی هموفوب باشه، بهم گفت که با استاد کلی بحث کرده و کل کل که آقا این یه چیز طبیعیه و نباید کسی رو بخاطرش سرزنش کرد! منو میگی!!! کف کردممممم اصن! این همون آدمه که کلی تو فحشا و تیکه هاش از ک**ی و چا**ل و اینا استفاده میکنه؟ خلاصه من هم دیدم موقعیت خوبه و کلی گفتم که اگه من بود جر میدادم استاده رو من هم به نظرم این چیزا طبیعیه و اینا!  خلاصه من تو کف ام! شاید کام آوت کردم یه روز واسش! :)))

۲۱ نظر:

مهرداد گفت...

وقتی اومدم به زور زنت دادم می فهمی یه من ماست چقد کره داره. حالا هی از انحراف جنسیت دفاع کن. منحرف. پلید. (بیییپ) :|
:))

gharibe90 گفت...

اه اه اه .. همه رفیق دارن ما هم رفیق داریم .. یک کدومتون نباید عین من صاف و بی شیله پیله میشدین ؟ :))

نقطه چین ها . . . گفت...

..پاشو برو یه فال حافظ بگیر..شاید باهات کار داشت!! :دی

یوسف

دلتنگی های باران گفت...

فکر کنم این دوست دختر شما، خودش ل**ین بوده بوده باشه!!!!!

شک کردم!!! مواظب باش؛ البته خطری واسه تو نداره!

Reza Cupid Boy گفت...

پس تصمیم خودت واسه زن گرفتن قظعی شد مهرداد؟ :))))
غریبه دیگه این پستم که تیکه غیرپارسی نداشت! شیله پیله اش کجا بود؟ :دی
یوسف الان میرم اینترنتی می گیرم! ما دیوان حافظ خونمون خیلی قدیمی و چندشه! :)))
احسان این هم کلاسی دختر من بی نهایت پسر باز و اهل سکس و حاله! البته ما چون جاست فرندیم با هم صمیمی ایم و به هم اطمینان داریم! البته شاید بیسکسوئل باشه نمی دونم والله! :)))

koooootah گفت...

ینی بارونه یه جور بود که غار نشینها هم میرفتن واسه جفت گیری
با لندن موافقم
استادا مثل بدن سازا کلن آب باشه خوب بلدن شنا کنن
بوسس

Reza Cupid Boy گفت...

آره مهدی خیلی خوب بود! البته من احساساتم رو با غارنشین و اینا بیان نمی کنم :))))) استادام که ر*ین بابا با این درس دادناشون =)))

دلتنگی های باران گفت...

به هر حال فکر کنم یه جای کارش می لنگه!!! خواسته از زیر زبونت بکشه بنده ی خدا !!! چقدر تو ساده ای !!!! ای خدااااااااااااااااااااااااا :دی

تو یه روز بارونی! یه موضوع به این خفنی! فکر کن!!!!

دلتنگی های باران گفت...

چه هم قافیه گفتم تو کامنت قبلی!!!!

"تو یه روز بارونی! یه موضوع به این خفنی! " :دی

ادی گفت...

رضا من دیروز تو همه پستایی که نخونده بودم، خونم و کامنت گذاشتم اما بعضیاش نیست، کوشون پ؟
ابر؟! نمی دونم اما من بارون رو خیلی دوست دارم
بعضی از دوست ها آدم ازشون انتظار نداره، من یک دوستی داشتم یکم شک کرده بود من گی باشم، خلاصه یه مدتی اینقدر از همجنسگرایی دفاع کرد که من وسوسه شدم کامینگ اوت کنم، آخرشم بهش گفتم، شاید اونم اینجوریه رضا؟ شک کرده نکنه :)
نمی دونم کتاب شمیسا رو خوندی یا نه؟ یا مقاله هایی که من نوشتم رو خوندی یا نه، موضوع خیلی مفصله، به همین راحتی نمیشه گفت که حافظ شاهد باز بوده، ضمن اینکه برای بعضی ها مث حافط و مولانا شاهدبازی مفهوم عرفانی و والایی داشته نه مفهوم زمینی، بنظر من شاهد بازی همجنسگرایی نیست، بیشتر از سر شهوته تا میل درونی،

نقطه چین ها . . . گفت...

رضا..منم با احسان موافقم..تو این شب عزیز..تو این غروب پنشنبه..به دلم برات شده این دختره کاسه ای زیر نیم کاسه شه..شاید از اون شلاق به دستا باشه هاااا..دیگه خود دانی..P-:

کیا

Reza Cupid Boy گفت...

نه بابا احسان من آمار این آدم رو دارم!!! همش داره دوس پسر عوض می کنه!ابابا تو اصن شاعر شدی اومدی وبلاگ نویس شدی! :))))
ادی نمی دونم شاید شک کرده! من که نمی گم فعلاً، دست کم تا زمانی که دوست پسر پیدا نکردم واسه کسی کام آوت نمی کنم!‌:))) ببین من اصن نمی خوام راجع به این چیزا فک کنم، مورد علاقه ام نیست! ولی من حرفم اینه که اصن نباید به این کاری داشت که کی شاهدباز بوده کی نبوده، اصن ارزش کار آدما نباید به این چیزا باشه! :) ولی لازم شد یه سری از مقالاتت رو بخونم!
یوسف: شلاق به دست؟؟؟ S-: والا نمی دونم ولی می دونم که ۱۰۰٪ به پسر علاقه داره، حالا شاید بایسکچوال باشه! ولی نه! ما خیلی چیک تو چیکیم اگه بود من می فهمیدم! :)

ادی گفت...

اره نظرت درسته، اصلا نباید رو این حساب که کی شاهد باز بوده یا نه رو کارشون قضاوت کرد، من نگفتم اگه بودند من دوسشون نداشتم، منظورم این بود که من قانع شدم اینها از شاهدبازی مفهومی غیر از تعبیر زمینیش مدنظر داشتند، تو همون مقاله هم گفتم. حالا شایدم یکی قانع نشه، شایدم واقعا شاهد باز بودند، اما من که عاشقشونم

Reza Cupid Boy گفت...

نه ادی جونم می دونم تو نگفتی! من منظورم اون استاد احمقمون بود!!! ولی من هیچ وقت سر در نمی آرم که چطور میشه عشق زمینی و شهوت رو به عشق آسمانی ربط داد؟ شاید چون هیچ وقت عشق به چیزی تو آسمونا نداشتم! :))

ادی گفت...

منظور از عشق آسمونی صرفا خدا و اینجور چیزا نیست، مسائل عمیق تر، مثل فلسفه و مهر و عواطف انسانی و بشر دوستی و اینا، آخه خودشون پسر بازی رو نفی می کنند همونا، فلسفه دیگه ای داشتند، حالا بیخیال

مهرداد گفت...

ببین رضا اگه دنبال فیلم خوب هستی من بهت دوتا فیلمی که از دیدنشون لذت بردم رو معرفی می کنم
یکی The Mulligans و اون یکی A Single Man.
دوتا فیلمی بود که من لذت بردم ازشون، مخصوصا سینگل من. میخای بیا پارک دانشجو بهت فیلم ها رو بدم :D

Reza Cupid Boy گفت...

اااِ ادی الان منظورت رو فهمیدم! عشق افلاطونی و این حرفا!!!‌:)
ببین مهرداد من از پارک دانشجو مثه سگ می ترسم تو زندگیم هم پام رو توش نذاشتم و نمی ذارم!!!‌:)))) ولی جای دیگه حاضرم بیام ازت بگیرم! به شرطی که آقاتون هم باشه ببینیم چیه داستان که انقده تعریف می کنی!
A Single Man رو دارم اون یکی رو هم یکاریش می کنم!!‌:)))

ادی گفت...

دقیقا عشق افلاطونی، اصلا شمیسا معتقده قسم معنوی شاهد بازی در واقع از طریق فلسفه ملاصدرا وارد ادبیات فارسی شد که خوب اون هم شدیدا تحت تاثیر فسفله افلاطون بود، اصلا شمیسا ریشه شاهد بازی رو در همین عشق افلاطونی می دونه. چون در واقع عشق افلاطونی عشق بین دو مرده. در رساله عشق افلاطون خود افلاطون این موضوع رو اظهار می کنه.
راستی رضا جان میشه برام توضیح بدی با یوتورنت چجوری فیلم دانلود کنم، یاد ندارم

Reza Cupid Boy گفت...

وااای اصن من بد طلبه این افلاطون شدم!!!‌:)))
ببین ادی جان یوتورنت رو که دانلود کردی ایشلا؟؟؟ گه نکرده یه دقه سرچ کن utorrent خودش سایت رسمیش میاد و رایگان میگیریش!!!
بعد که dl کردیش وازش میکنی! بعد میری تو یکی از این ۲ تا سایت:
isohunt.com-thepiratebay.org
این دو تا از شیر مرغ تا جون آدمیزاد داره توشون! فقط کافیه سرچ کنی!
بعد که گزینه ات رو پیدا کردی روش کلیک می کنی و Download Torrentرو میزنی! یه فایل خیلی کوچولوی زیر ۱ مکابایتی dl میشه با همون اسم خودش و یه پسوندی تو این مایه ها: .TPB.torrent.imported
واسه این گفتم که اولش اون Utorrent رو واز کنی که معمولاً وقتی این کار رو می کنی بعد میری تورنت میگیری، اون ترنت اتوماتیک میره تو برنامه و دیگه لازم نیست تو بری ببینی کحا ذخیره شده و ورش داری و بندازیش تو برنامه یوتورنت! بعد تو برنامه یوتورنت همه تورنت هایی رو که انداختی تو برنامه یا این که اتوماتیک وارد شدن رو میبینی و می تونی دونه دونه کنترلشون کنی و شروع به dlیا pauseکنی و همینطور درصد dl و زمان باقی مونده و MB مصرفی و سرعت dlرو ببینی... نکته مهم هنگام گرفتن تورنت از اون سایت ها اینه که به دو تا آیتم کوچولو که معمولاً همونجا سمت چپ هر گزینه هست توجه کنی! Seed و Leech. هر چقدر تعداد اینا بیشتر باشه، به ویژه Seed، شانس dl و همینطور سرعت بیشتر میشه!
اگه باز هم پرسشی بود در خدمتم عزیز!

ادی گفت...

اره یوترنت رو دانلود کردم، ممنون حالا شب یکی دانلود میکنم ببینم اگه به مشکل خوردم باز مزاحمت میشم، خیلی لطف کردی میسی

Reza Cupid Boy گفت...

خواهش می کنم! حتماً بگو اگه سوالی بود! ایمیلم هم که هست دیگه! (;