AND, there are also times when all you wanna say is a big Thank You! Thank you for being such a grown up who has basked in the glory of manners and common sense. Thank you for being there for me. Today I felt backed up for the very first time in my life when I heard your voice on the phone.
THANK YOU for freeing me from all those heart-breaking thoughts and illusions!
P.S:
هر وقت صحبت از خودکشی میشه، معنیش این نیست که نویسنده مطلب میخواد خودش رو بکشه یا این که در ژرفنای اندوه گرفتاره دوستای گلم، خودکشی همیشه واسه هرکسی میتونه یه آپشن باشه، میتونه اصن یه مفهوم خیلی تلخ یا خیلی زیبا باشه. میتونه یه هدیه باشه، شماها که خدا پرستین! یه هدیه از طرف خدا واسه راحتی آدم! میتونه فقط یه واژه باشه و میتونه یه نوع زندگی باشه. من از ایده خودکشی خیلی خوشم میاد ولی این اطمینان رو کاملاً به خودم دارم که جز یه باری که خیلی بچگانه تلاش کردم خودم رو بکشم و جز این که فقط مثه خیلیای دیگه، تو دلم خواستم خودکشی کنم، هیچ گرایش دیگه ای به این کار ندارم و کلاً شخصیتم از اون تیپ آدمای ضعیفی نیست که ببازن به این زندگی لعنتی شیرین! دست کم با اطمینان میتونم بگم که الان ۳، ۴ ساله که حتی یه بار هم به مرگ فکر نکردم، چه برسه به خودکشی. پس لطفاً خیال بدی به سرتون نزنه! اما با این وجود مرسی از توجهی که کردین و اهمیتی که دادین!
بوووس
۱۰ نظر:
می دونستم عرضه ی خودکشی نداری .. باید یه جور دیگه سرتو زیر آب کرد :))
رضا این حسین با بستههای تشویقیِ من درس بشو نیس :)) باید طرح تو رو سرش پیاده کنیم
خودکشی زمانی اتفاق میوفته که ناامیدی تمام وجودتو گرفته باشه
منم زیاد به خودکشی فکر کردم
ولی همیشه درباره این وسوسه راحت طلبانه ایستاده ام
وقتی تحمل میکنی و مشکلت برطرف میشه بعدش قویتر میشی دفعه بعد که سرمشکلی ناامید میشی بخودت میگی "سرمشکل قبل دیدی مقاومت کردی و از اون پیچ تند زندگی گذشتی؟...اگه اون موقع خودکشی کرده بودی زنده نبودیها؟"
این سوال و جواب درونی همیشه منو از انجام خودکشی بازداشته
ولی لحظاتیست که امیدواری بسیار دشوار است و مقاومت درباره وسوسه راحتطلبانه خودکشی سخت...
خود کشی کن
فکر خودکشی٬ باعث میشه که آدم بتونه سختترین شبها رو با خیال راحت به صبح برسونه.
البته در مورد عملکردن بهاش حرفی ندارم بزنم :))
حسین من و وارتان نقشه های کثیفی واست ریختیم! :))))
امیر به نظر من اصن خودکشی راحت طلبانه نیست، نه پروسه اش، نه فکر این که بعدش چی میشه! ولی من کلاً اهلش نیستم!:)
مهدی: کرده ام! فک کنم منظورت رو از خودکشی گرفته باشم!
ماهان: یعنی منظورت اینه که همیشه به عنوان یه آپشن بهش نگا می کنی؟ آره بابا عملش خیلی سخته!
بوووس
من زمانِ عشق یک طرفه م هیچوقت یادم نمیره
کاملا آشفتگی روحی داشتم ، نمی تونستم به اون چیزی که میخوام برسم
یکروز وقتی که با دوس دخترش دیدم ، با گریه از دانشگاه اومدم بیرون و برگشتم خونه
داشتم به خودکشی فکر میکردم ، به اینکه کاش زندگی م تموم می شد و اونو با کس دیگه ای نمی دیدم
اومدم و نشستم به یه گوشه عینِ بُهت زده ها خیره شدم
بعد رفتم ماشین موزر رو از توی کمد برداشتم ، رفتم توی حمام و کل کله م رو از ته با شمارۀ صفر تراشیدم
حالم خیلی بد بود ...
مسخره ام نکنی ولی خیلی این خل بازیای موقع دیوونگی حال میده!:دی :)))
بوووس
هیچوقت به خودکشی فک نکن!
اگه اونکارو نمیکردم حتما یه بلایی سر خودم میاوردم ، یا رگ میزدم یا قرص میخوردم
اِاِاِ باز شروع کرد :))))
بوووس
ارسال یک نظر