۱۳۹۰ دی ۲۷, سه‌شنبه

I may be dumb but I am not STUPID

 فردا دو تا امتحان دارم! ۸ صب و ۱ بعد از ظهر! ولی اومدم اینجا یه چی بگم و برم سراغ درسم!

   دوس ندارم هیچ وقت از حماقتام بگم! از سادگیام! از بی فکریام! خیلی عذابم میده که بپذیرم من هم می تونم اشتبا کنم! اما این یه چیز رو می خوام دست کم به خودم بگم که فعلا به این نتیجه رسیدم که کارای مهمتری از عشق و عاشقی و اینا دارم! اقتضای سنه یا هر چی که هست! فعلاً می خوام یه سری چیزا رو به خودم ثابت کنم! خیلیاتون می گین عشق وجود نداره و بهش نمی رسی و اینا! قبلاًها من مخالف بودم شدیییید! اما الان می خوام روش فک کنم!
   هر تلاشی که کردم نافرجام بوده! الان نمی خوام مثلاً بگم وای وای چقد من بدبختم ها! چون دیگه نمی خوام بختم در گرو یکی باشه که نیست، یا اگه باشه هم معلوم نیست بمونه! خیلی دخترونه است که فک کنی Prince Charming زندگیت یه روز میاد! خیلی تین اِیجری اِ! من هم یه ساله دیکه تین ایجر نیستم!
  دوس دارم یه کم بزرگ تر فک کنم! یادمه یه موقع واسه خاطر قبولی تو کنکور کاری کردم که بهش باوری نداشتم! التماس به خدا! واسه قبولی تو امتحان رانندگی هم همینطور! بعد یادم میوفته که اصن رو قولام وانمی‌ایستم! بعد عذاب وُژدان(همینه تلفظش حرف نباشه) هم نمی گیرم! بعد می بینم شخصیتم شده همین! بعد فک می کنم Homo homini lupus est و همین یه کم راحتم می کنه! آره انسان گرگ انسان دیگر است! پس چرا عذاب وژدان بگیرم؟
   یه فکرایی دارم تو سرم! آرزوهای بزرگ! خواسته های نفسانی و کاملاً هم نفسانی! آره فقط واسه خودم! بدون شِر کردنشون با یه عشق یا یه همچین چیزی! خودخواهیه؟؟؟ شاید! ولی می دونی از این خودخواهانه تر چیه؟ اون طبیعت و فلک و هرچی می خوای اسمش رو بذاریِ حرومزاده ای که با من این کار رو کرد! پس چطوره من از این به بعد یه کم دهن طبیعت رو صاف کنم؟ :)) 

    خل نشدم! اندیشه های اومانیستیم گل کرده! شاید تو من روح بوکاچیو یا پترآرک دمیده شده! هر چی هست بهتر از حماقت های عشقای نافرجامه! عشقای یه طرفه! صرفاً جنسی! ندیده! نشنیده! از رو نوشته و عکس و حسای کوفتی که چیزی نیستن جز یه مشت هورمون اضافی تو بدن که فقط از سر راهت منحرفت می کنن!  آهای جفتای عاشق بهتون بر نخوره! شما تو مسیرتونین! ولی من فک کنم واسه عشق ساخته نشدم! دست کم الان که خیلی مغرورم! :)
    بعد می دونی چی واسم جالبه؟ این هم حسایی که از اول راهمایی تا الانشون کلی داستان سکسی-عشقیِ راست و دروغ دارن تو زندگیشون و کوله بار از تجربه و شکست و لحظات خوب و بدن! من نمی فهمم من شاخ دارم یا اینا خیلی تارتَن که این جور واسشون غلمان ریخته بوده! نمی خوام توهین بشه(گرچه میشه) ولی آخه مگه بعضی شهرا و بعضی محله ها و بعضی دبیرستانا مریخین که اینجوری توشون داستان هست؟ :)))) و بعد باز به خودم فک می کنم که هر چی فک می کنم بیشتر به این فک می کنم که چقد من بی فکرم! یا اعتماد به نفس ندارم! یا اونقد دارم که همه حالشون ازم بهم می خوره! یا نمی خوره!(این واقع بینانه تره) یا شانس نمیارم!(نباید این کلمه رو گفت چون من به قانون جاذبه اعتقاد دارم) :))) نمی دونم! ولی یکی از اون فکرایی که تو سرمه، همینه! می خوام هر کی رو که می خوام، به هر طریقی مال خودم کنم! دختر، پسر، مرد، زن! فرقی نداره! این واسه تقویت نفس خوبه!
   نمی دونم چرا دارم شخصی ترین نقشه هام رو اینجا جار می زنم! شاید، شاید که نه! حتماً یه سری عقده شخصیتی دارم! اما آ دُن گیو اِ فاک!  این هم از همون برنامه های دهن صاف کنی طبیعته!

پ.ن: کامنتا رو خوندم و کلی خندیدم :)) همه رو جواب میدم عزیزانم! x:

۷ نظر:

ناشناس گفت...

من همیشه فکر میکردم stupid fبهتر از dumb هست.

کوتاه گفت...

به به
تا حالا انقدر از اینکه یه نفر چیزی رو بگه که احتمالن براش اون لحظه زجر آور بوده
حال نکرده بودم
رضا
داری جلو میزنی
بوسس

Reza Cupid Boy گفت...

eli جان من نمی دونم! این رو Rihanna میگه :))

مهدی آره خیلی این مدت واسم زجرآور بوده این فکر!
ای کاش مساله جلو زدن و اینا بود :) بوووس

نقطه چین ها . . . گفت...

شاید بتونی از عشق فرار کنی..ولی سایه اش باهات میاد..معمولا این دید زمانی به وجود میاد که شکست های مکرر خورده باشی!..ولی تو هنوز بازنده نیستی که بخوای با این آرزوهایی که گفتی برنده بشی!..فقط باور کن که عشق داستان نیس..باور کن که همه این عذاب وژدان(!) ها با عشق درمان میشه.. :-)

یوسف

غریبه 92 گفت...

از صمیم قلب امیدوارم هر دو تا امتحانتو خراب کرده باشی و ترم بعد مجبور باشی بگیریشون :))
این آرزوی قلبیه یک دوست بود :))
آرزوهات من نباشم خواهشن ، وقت ندارم :))

مهرداد گفت...

زندگی بدون خدا برام غیر قابل تصوره

Reza Cupid Boy گفت...

غریبه: به کوری چشم هر چی صاحاب گی کلاب غیرقانونیه(همون داروخونه نامعلوم الحال)، امتحانارو عاااالی دادم :)))) حالا افتخار بده یه بخشی از آرزوهای ما باش این بار (;
مهرداد: این هم یه جور اعتیاده خوب! من هم زندگی بی موزیک برام ناممکنه مثلاً!