۱۳۹۱ خرداد ۲, سه‌شنبه

قطعیت، نسبیت

     شاید هیچی انقدر تا حالا واسم جالب نبوده! هیچ تغییری تو شخصیتم واسم این همه ارزش نداشته! یاد حرفای ۲ سال پیشم میفتم به یه دوست همحسم که می گفتم کسی که تو یه رابطه نقش پَسیو(خیلی به این نقش ها باور ندارم ولی اسمش همینه) داره ، مریضه  و از مازوخیسم رنج می بره! هیچ وقت یادم نمیره اون دوستم با آرامش گفت: بهتره انگ به اون آدم نزنی و بدون چن سال دیگه فکرت عوض میشه و تجربه ات بیشتر!
     اون چن سال داره می گذره و من با کسی دوس نشدم و تو رابطه ای نبودم ولی اندازه ۱۰۰۰ سال تجربه کسب کردم و متغیر شدم! و این تغییره که واسم جالبه! لب مطلب اینه که من تو یه سری زمینه ها خیلی قطعی نظر میدادم. می گفتم همینه دیگه درستش، جز این میشه مرض، انحراف! اینارو تو ۱۷، ۱۸ سالگیم میگفتم. الان آخرای ۲۰ اَم و می بینم با خودم کاری کردم که فکرم آزاااااد شده. شاید هرگز روزی حدس هم نمی زدم که انقدر بتونم نسبی فک کنم...
     باید اعتراف کنم که دانشگاه و بحثای نقد ادبی و هم نشینی با یه سری آدمی که تا پیش از این مسخره اشون می  کردم هم بی تاثیر نبوده. الان که دارم به مثالا فک می کنم نیمیش مال همون دانشگاس. شاید یه ذره افراطی نسبی فک می کنم دیگه. نمی دونم خوبه یا نه ولی راجع به هر چی که فک می کنم، دیگه نمی تونم نظر قطعی و تموم شده ای درباره اش بدم. البته این مساله نیاز به گفتن نداره(شاید هم داره، نمی تونم قطعاً بگم :دی ) که توی زمینه هایی که خیلی مهم نیستن یا خیلی روزمره و مادی اَن خیلی اینطور نیستم، یعنی اکثراً قاطعم! مثلاً چه می دونم، تو خرید یه لباس یا نظر دادن راجع به موقعیت یه ملک! ولی تو چیزای ایدئولوژیک دیگه اصن نمی تونم چیزی بگم که صد در صد بهش ایمان داشته باشم. ولی هر چی که هست حس خوبیه فک کنم، چون یه جوری احساس سبکی بهم میده. انگار راه فکرم واااااز وازه!!! این مساله رو نمی خوام تو ذهنتون محدود شه به گرایشم هااا! خیلی مهمتر و کلی تر از یه گرایش جنسیه.
   علت این که اینو نوشتم این بود که داشتم پست"درد دل ۱" رو می خوندم و کلی واسم جالب بود طرز فکرم. البته تفاوت چندانی نکرده. فقط یه کم ملایم تر شده تا آرومتر و راحتتر زندگی کنم.

پ.ن: ۵۰۰۳ خیلی تو ذوقم زد! دوس نداشتم لحظه دیدن خود عدد ۵۰۰۰ رو از دست بدم :))

۹ نظر:

نقطه چین ها . . . گفت...

..در کل گذر زمان آدمارو تغییر میده..مثلا فکرشون..باهات موافقم..من خودم از سن 20 تا الان که داره 27 سالم میشه شاید صدهابار عوض شدم..و یا بهتره بگم فکرم رشد کرده..و شاید جالب باشه حتی وقتی به 2سال پیشم نگاه میکنم خندم میگیره..

یوسف

ناشناس گفت...

چه خوب که این حس رو داری.
سوپرایز خاک تو سریت چی شد؟

مهرداد سکوت شیرینیان گفت...

رضا
this post did really make my night

تا یادم نرفته بگم که، ازدواج برادرت رو پیش پیش تبریک میگم و امیدوارم خوشبخت بشن کنار هم
و همچنین با این امید که خودت هم همسرت رو پیدا کنی عزیزم

حالا این پست
من یه نظری دارم
دقت کردی انگلیسی ها وقتی حرف میزنن، تا چه میزانی از افعال modal استفاده می کنن؟ انگار این مسأله عدم قطعیت برای اونها خیلی بهتر جا افتاده
اما توی پارسی، جای چنین افعالی خیلی خالیه، اینجا همه چیز قطعیه!!

نقطه چین ها . . . گفت...

باز کامنتم پرید!
این روند ادامه داره..خود من با 27سال سن وقتی به دو سه سال پیشم نگاه میکنم خندم میگیره..!

یوسف

ژوبی گفت...

چه خوب که اینقد ذهنت باز شده رضا، این یه موفقیت بزرگه و بهت تبریک میگم که تونستی تغییر تو خودت ایجاد کنی، من از ادمایی که می تونن تو خودشون تغییر ایجاد کن، مثبتا، خیلی خوشم میاد، حرکت بزرگی می خواد تغییر ایجاد کردن، و ثابت موند ینی در جا زدن، امیدوارم هویجوری موفق باشی و هی ذهنت وازتر! شه :)
راستی ببخش من میام، یه امتحان دارم تیر دارم می خونم. الانم دلم تنگ شده بود گفتم بیام احوال پرسی، خوفی خوشی؟ هنو مجردی تو؟! :دی

Reza Cupid Boy گفت...

اِلی جون به علت استقبال بی سابقه خوانندگان وبلاگ، کنسل شد اون داستان :))
مهرداد شیرینیان مرسسسسی واسه آرزوهات عزیزم! والا شما استاد مائین و نظریه پردازی بزرگ در زمینه زبان!!! البته همون انگلیسی ها هم واسه اثبات قطعیت ۴ تا فعل واسه مفهوم بایستن دارن که این خودش جای بحث داره!!! :))
بوووس

Reza Cupid Boy گفت...

یوسف جان من نمی دونم چرا همیشه نظرات تو، گاهاً به عنوان اسپم شناخته میشن و من هی باید برم از تو هرزنامه نجاتشون بدم :)))) واقعاً این مساله تا ۲۷ سالگی هم ادامه پیدا خواهد کرد؟
بوووس

Reza Cupid Boy گفت...

ژوبی گل و مهربون مرسی که پشتیبانی می کنی! من هم امیدوارم وازتر شه ذهنم ولی دیگه احساس می کنم مغزم داره می ترکه! :)))) من خوف و خوشم! هنوز هم مجردم و حس می کنم هنوز آمادگیش رو ندارم! باید بیشتر خودم رو بنشاسم... امیدوارم آزمون تیر ماهت هم عاااالی شه
بوووس

Reza Cupid Boy گفت...

یوسف کامنتت رو نجات دادددددم :)))) راستی لو دادی سنت رو که
بوووس