۱۳۹۱ مهر ۲, یکشنبه

Je t'aime...

     این آهنگ لارا فابین رو هرکی نگوشه .... است! :))
ینی من نمی دونم به این زن چی میشه گفت؟ واقعاً انقد یه آدم دوس داشتنی؟! :)
ویدیوش رو ببینین، ببینین چقدر دوسش دارن که وقتی بخاطر کلی غم درونی و بازگشت از مرحله خودکشی، یه لحظه مغزش قفل میکنه و شروع نمیکنه به خوندن، وقتی داره گریه میکنه، همه عاشقاش و طرفداراش، با هم و هم آوا شروع میکنن به خوندن آهنگی که همه زندگیشونه! کار خواننده ای  رو میکنن که باهاش عاشق شدن...

ترجمه خودم نیست، از این سایت برش داشتم!
این ویدیو رو فقط ببینین بدون توجه به آهنگش چون اصن نمیشه از غوغایی که مردم بپا کردن درست متن ترانه رو شنید!
این لینک واسه گوشیدن مثه آدمیزاد آهنگه که البته با ورژنی که من تو آرشیوم دارم یه کم فرق داره!


Je t'aime

D'accord, il existait
D'autres façons de se quitter
Quelques éclats de verre
Auraient peut-être pu nous aider
Dans ce silence amer
J'ai décidé de pardonner
Les erreurs qu'on peut faire
A trop s'aimer
D'accord, la petite fille
En moi souvent te réclamait
Presque comme une mère
Tu me bordais, me protégeais
Je t'ai volé ce sang
Qu'on aurait pas dû partager
A bout de mots, de rêves
Je vais crier
(refrain)
Je t'aime, je t'aime
Comme un fou, comme un soldat
Comme une star de cinéma
Je t'aime, je t'aime
Comme un loup, comme un roi
Comme un homme que je ne suis pas
Tu vois, je t'aime comme ça
D'accord je t'ai confié
Tous mes sourires, tous mes secrets
Même ceux dont seul un frère
Est le gardien inavoué
Dans cette maison de pierre
Satan nous regardait danser
J'ai tant voulu la guerre
De corps qui se faisaient la paix
(refrain)
Je t'aime, je t'aime
Comme un fou, comme un soldat
Comme une star de cinéma
Je t'aime, je t'aime, je t'aime, je t'aime
Comme un loup, comme un roi
Comme un homme que je ne suis pas
Tu vois, je t'aime comme ça
Tu vois, je t'aime comme ça

دوستت دارم

بپذير، راه‌هاي ديگري هم هست
كه به جدايي برسد
اگر به سوي روشن مي‌نگريستيم
به ياري‌مان مي‌شتافت
در اين سكوت تلخ
بر آنم كه ببخشايمت
اين خطايي است كه
در زيادتي عشق سر مي‌زند
بپذير، دختركي در من
هماره تو را خواسته است
تو را كه شبيه مادري بوده‌اي
ياور و پناهگاه من
من خون تورا به یغما بردم
تا هیچ گاه همدیگر را ترک نکنیم
در ميانه‌ي واژه‌ها و رؤياها
میخواهم فریاد بزنم
دوستت دارم، دوستت دارم
مثل يك ديوانه، مثل يك سرباز
مثل يك ستاره‌ي سينما
دوستت دارم، دوستت دارم
بسان يك گرگ، بسان يك پادشاه
بسان انساني كه من نيستم
مي‌داني، اين‌گونه‌ دوستت دارم
من به تو اعتماد(تکیه)کردم
در تمام لبخندها و رازهایم
حتي آنها كه با
نگاهبانان اعتراف ‌ناكرده برادرند
در اين خانه‌ي سنگي
شيطان رقص ما را به ‌تماشا نشست
جنگِ تن‌به‌تن را چنان مي‌خواستم
كه صلح بيافريند
دوستت دارم، دوستت دارم
مثل يك ديوانه، مثل يك سرباز
مثل يك ستاره‌ي سينما
دوستت دارم، دوستت دارم
بسان يك گرگ، بسان يك پادشاه
بسان انساني كه من نيستم
مي‌داني، اين‌گونه‌ دوستت دارم
دوستت دارم، دوستت دارم
مثل يك ديوانه، مثل يك سرباز
مثل يك ستاره‌ي سينما
دوستت دارم، دوستت دارم، دوستت دارم، دوستت دارم،
بسان يك گرگ، بسان يك پادشاه
بسان انساني كه من نيستم
مي‌داني، اين‌گونه‌ دوستت دارم

۲۰ نظر:

اشکان گفت...

من با این موزیک ویدیوی لارا بارها و بارها گریه کردم و گریه کردیم

Reza Cupid Boy گفت...

آره اشکان واقعاً جزو معدود چیزاییه که اشکم رو درمیاره!
:)
بوووس

اشکان گفت...

لارا در حمایت از همجنسگراها هم خونده، اگه دوست داشتی موزیک ویدوش رو واست ایمیل می کنم
اونم خیلی قشنگ و زیباست

Reza Cupid Boy گفت...

ای کاش این رو بهم نمی گفتی چون دیگه عااااااااشق عاااشقش شدم! حتماً عززیزم ممنون میشم بفرستیش
بوووس

غریبه 92 گفت...

باز این پسره ادعای زبان دونستن کرد .. بابا پاشو برو کویتی پور گوش بده .. دهه :))

Vartan گفت...

گاهی یک آهنگ یک ترانه با خاطره‌ای دورانی خاص گره می‌خوره، چنان گره‌خوردگی و در هم تنیدگی‌ای که هر بار اون آهنگ رو می‌شونی احساسی که در اون دوره داشتی روی سرت آوار می‌شه، بعد خاطره‌ی اون دوران و آمیزش اون آهنگ و دوره رو برای کسی بازگو می‌:کنی و در یک لحظه کل اون خاطره انگاری که از جنس خاکستر بوده، پُف! محو می‌شه و خاطره‌ی دلنشین اون مکالمه جایگزینش می‌شه :)
اینم حکایت من و این آهنگه :)

ژوبی گفت...

وایییی رضا من عاشق این آهنگم، و این اجراشم فوق العادست، کلا خود لارا خیلی احساساتیه، و این اجراشم عالیه واقعا
ممنون

Reza Cupid Boy گفت...

غریبه من از دست تو در امان نخواهم بووود هرگز! :))))
ژوبی من قبلاً هم دیده بودم اینو ولی انقد که الان روم تاثیر گذاشت، اون موقع نذاشته بود! خواهش هم میشه :*
بوووس

Reza Cupid Boy گفت...

وارتان گاهی آدم با یه سری آهنگ یه خاطره هایی داره که بدبختانه هرگز از میون نمی رن! مثه داستان همون زخم هاییه که مثه خوره روح آدم رو می خورن! :) :*
بوووس

آرش سعدی گفت...

خیلی زیباست
من واقعا این آهنگشو می پسندم
بعد اگه اشکان ویدیوی لارا رو برات فرستاد
برای منم بفرست
باشه؟
مرسی

Reza Cupid Boy گفت...

آرش جونم چشم حتماً
هنوز که نفرستادددده این اشکان ویدیو رو! :))
بوووس

اشکان گفت...

فک کنم فرانسه یاد داری، خودت گلم
این اسم ترانه
Je suis un homme

فقط باید بگم اینو آقای آرشان توی فیسبوک عضو بود، ترجمه از فرانسه به فارسی کرده بود که من هر چی اسمشو جستجو کردم پیداش نکردم، تا لینکشو واست بذارم.
نهایتا مجبورم واست ایمیل کنم. البته خوشبختانه ترجمه فارسی رو دارم. اگه لطف کنی و ایمیلت رو به صورت خصوصی واسم بفرستی

اشکان گفت...

هوراااا شدم
پیداش کردم لینکشو
http://www.youtube.com/watch?v=6zQF2U42Ikw

فقط تو رو خدا اگه حس ندارین اصلا نگاه نکین

اینم لیریکش به فرانسه، واسه رضا جونم

J'habite seul avec maman
Dans un très vieil appartement rue Sarasate
J'ai pour me tenir compagnie
Une tortue deux canaris et une chatte.
Pour laisser maman reposer
Très souvent je fais le marché et la cuisine
Je range, je lave et j'essuie,
A l'occasion je pique aussi à la machine.
Le travail ne me fait pas peur
Je suis un peu décorateur un peu styliste
Mais mon vrai métier c'est la nuit.
Que je l'exerce travesti, je suis artiste.
Jai un numéro très spécial
Qui finit en nu intégral après strip-tease,
Et dans la salle je vois que
Les mâles n'en croient pas leurs yeux.
Je suis un homo comme ils disent.

Vers les trois heures du matin
On va manger entre copains de tous les sexes
Dans un quelconque bar-tabac
Et là on s'en donne à cœur joie et sans complexe
On déballe des vérités
Sur des gens qu'on a dans le nez, on les lapide.
Mais on le fait avec humour
Enrobés dans des calembours mouillés d'acide
On rencontre des attardés
Qui pour épater leurs tablées marchent et ondulent
Singeant ce qu'ils croient être nous
Et se couvrent, les pauvres fous, de ridicule
Ça gesticule et parle fort.
Ça joue les divas, les ténors de la bêtise.
Moi les lazzi, les quolibets
Me laissent froid puisque c'est vrai.
Je suis un homo comme ils disent.

A l'heure où naît un jour nouveau
Je rentre retrouver mon lot de solitude.
J'ôte mes cils et mes cheveux
Comme un pauvre clown malheureux de lassitude.
Je me couche mais je ne dors pas
Je pense à mes amours sans joie si dérisoires.
A ce garçon beau comme un Dieu
Qui sans rien faire a mis le feu à ma mémoire.
Ma bouche n'osera jamais
Lui avouer mon doux secret mon tendre drame
Car l'objet de tous mes tourments
Passe le plus clair de son temps au lit des femmes
Nul n'a le droit en vérité
De me blâmer de me juger et je précise
Que c'est bien la nature qui
Est seule responsable si
Je suis un "homme oh" comme ils disent.

ناشناس گفت...

so nice honey...

Reza Cupid Boy گفت...

اشکان جونم مرسسسسی دوست گلم زحمت کشیدی! هنوز ویدیوش لود نشده ولی متنش رو خوندم که یه ذره هم سخت بود! :دی حتماً آهنگش هم عالیه!
بووووووس و یه دنیا تشکر

Reza Cupid Boy گفت...

هیراد جان ناقابل عزیز!
بوووس

میثم گفت...

لعنت به این مغزت که همه چیتو حبس کرده..

محمد گفت...

=))
اومدم برا پست کامنت بزارم
کامنت غریبه و میثم رو دیدم مردم از خنده
=))))))))))

Reza Cupid Boy گفت...

محمد: من اصن نمی دونم از دست این غریبه ماها باید چیکار کنیم! از بس می خوندونه منو! :)))))

میثم جونم عزیزم لعنت به مغز خودت که اصن نمیشه فهمید چی توش می گذره و یهو چی میای میگی رو هیشکی نمیفهمه!

بوووس

Reza Cupid Boy گفت...

راستی من چیزی واسه حبس کردن ندارم!